دیوانه

خدا همیشه به دیوانه ها حواسش هست

انسان؟!

یه دبیر منطق و فلسفه فوق العاده داریم...

جلسه قبل میگف:

ما ی شمایلی از روحمون اول افریده شده بود و بعد به این جسم ملحق شدیم.

زهرا یدفه گف :

حالا فهمیدم "من ملک بودم و فردوس برین جایم بود…"!

و خلاصه بحث کشید ب اینک چرا فرستاده شدیم زمین

گف:نکته همینجاس!هرکس بفهمه برای چی اومده اینجا رستگار شده!

[من فکر کردم...چون انسان بودن ارزشمنده…]

۰ موافق ۰ مخالف
پاسخ این سوال احتمالا فقط در دست خالق هست و بس!
گرچه یه مدته خطرناک شدم خخخ و تو افکارم به بی خدایی  هم ناخنک میزنم! اووو مای گاد! به هاوکینگز نسبت دادن که اواخر عمرش به بی خدایی رسیده بود، من انگار دارم جهشی میخونم خخخ
گاهی اوقات پیدا کردن پاسخ برای یه سوال (سوالی که خودت ساختی) آسونه و گاهی هیچ توضیحی، پاسخ اون سوال نمیشه.
خدا هست، اسمش شاهد این ادعاست. خیلی ساده س مگه نه؟

من ملک بودم، کدوم من؟ فقط آدم ابوالبشر؟ اگه اینطوره، بهم بگو تو قبل از اینکه به جنین داخل رحم حلول کنی کجا بوده ای؟ همون لحظه خلق میشی؟ یا قبلش بودی و بعد با امر تصمیم گیر هستی یا شانسی به این صادنون حلول میکنی؟ اگه همون لحظه خلق میشی، آیا باید گفت که عالم ارواح تحت امر عالم خاکه؟! به شکلی که همبستری دو نفر باعث خلق کسی میشه و در این حالت گرچه نمیشه گفت که اون دونفر خالق شخص سوم هستن اما علت خلق که هستن!!! پس آمر بودن دیگه! امر از عالم خاک به عرش و به خالق؟ اگه قبل از همبستری بوده باشی، کجا قرار داشتی و چطور به کدوم عدالت نامه و قانون تو به این جسم حلول کرده ای؟ چرا حق انتخاب نداشته ای؟
یا اینکه خیر، تو حق انتخاب داشته ای و خودت در عالم بالاتر این جسم رو انتخاب کرده ای یا اینکه چیزی شبیه به مسابقه چیزی شبیه به کنکور در عالم بالاتر بوده و تو نمره این صادنون رو گرفته ای؟ یا اینکه ارواح و اجسام ما با هم برابرند و حتی وضعیت حال خانواده و قوم و ملت و کشوری که توش به دنیا میایم هم با هم برابرند؟ طبق چه نظام ارزشی میشه اینو گفت؟
و...

بی خدایی؟

بحث فلسفه هم هست ؛
شاید خوندن استدلال های فلاسفه اسلامی در این مورد خالی از لطف نباشه:)

کاملش اینه:
"من ملک بودم و فردوس برین جایم بود
ادم اورد در این دیر خراب ابادم"

حرف جالبی زد؛گفت همه ی ما قبل از این شمایلی بودیم ...(شاید ب تعبیر قران ذره:
وَإِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِینَ)


من یه زمانی نبودم؛و زمانی ک نبودم نمیتوستم حق انتخاب داشته باشم ک کجا و چطور باشم...
شاید حرص دار باشه اما گریزی نیست از این ناتوانی...
ک کسی ک منو بوجود اورد تصمیم گرف کجا باشم!؟
شایدم تفکرم غلطه و ب اتنخاب خودم حالا در این موقعیت هستم…خیلی ها این نظر رو قبول دارن ک ما زندگی الانمون رو دیدیم و با اگاهی انتخاب کردیم(اینو ن میتونم رد کنم،ن صد در صد قبول.چون اگاهی ندارم)

خیلی از سوالاتتو پاسخشو نمیدونم،اما چیزی ک هست اینه ک من الان اینجا هستم،ب جبر یا اختیار!
ولی اینو شک ندارم ک بودنم ارزشمنده~.~



آخه اینجا خیلی چیزا نسبی هستن یا شاید بهتره بگم همه چیز نسبی هستش. بعضی چیزا مطلقن بعضی چیزا که نمیشه عوضشون کرد مثه آدم بودن گاو یا حشره بودن. اما آدم وار بودن چی؟ نسبی یا مطلقه؟ میگی ارزشمند. من نمیگم نیست میگم اینم نسبیه. نسبتش تعیین میکنه که چقدر ارزش داره و ارزشش منفیه یا مثبت. نسبتش چی هست حالا؟ این مساله س. این معماس.
اگه به عالم خاک باشه که خب ساده س، آدم و آدم وار بودن نسبت به هر چیز دیگه و دیگروار بودن ارزش داره (مادامی که آدم در شان آدمیت قرار داشته باشه). اما این که گذراس و بعد از یه مدت این آدم با همه ارزشمندیش مثه یه حیوان مثه یه درخت میمیره و میره تو چرخه بازیافت طبیعت (که قرآن هم میگه: و نحن الوارثون).
خب پس اگه ارزشمندیش رو بالاتر از این عالم جستجو کنیم باید کجا پی این ارزش و نسبت هاش بگردیم؟ این سوال اساسیه. شاید بگی که من بعنوان نمونه از آدم، اشرف مخلوقاتم پس این میتونه یکی از بنیان های تفکر ارزشمندی من باشه که در عوالم بالاتر هم ارزش من رو حفظ میکنه.
من قبول کرده بودم که آدم اشرف مخلوقاته تا زمانی که شک کردم بهش. سوال کردم از خودم که کی گفته؟ گشتم و نیافتم. و فهمیدم که برداشت آقایون از داستانهایی نظیر انتصاب آدم به خلیفگی و امثالهم این بوده که آدم اشرف مخلوقاته. اما اینطور نیست. حتی در قرآن داریم جایی که از شیطان سوال میشه که چرا به آدم سجده نکردی، آیا تکبر ورزیدی «یا خود را از عالین دانستی». این عالین چه کسانی بودند؟ کسانی که از امر سجده به آدم معاف بودند! کسانی که عصن امر سجده در سطح اونها صادر نشد! (من عصن قبول ندارم که بعضیا میگن این عالین 14 معصوم بودن بعضیا میگن جبرئیل و اینها بودن بعضیا میگن ملک الموت بوده و غیره، چون هیچ استدلال معقولانه و استناد محکمه پسندی ندارن). پس اینجا کاملا مشخص میشه که آدم اشرف مخلوقات نیست به هیچ وجه هم نیست.

برگردیم سراغ سوال اساسی. جواب تو چیه واسه این سوال؟

اممم...

اتفاقا مبحثی هس تو فلسفه اشراق ک بوسیله انسان اشرفی رو اثبات میکنه.(اینکه بالاتر از ما هم هستن موجوداتی)

اما کرامت ی چیز قطعیه.
(و لقد کرمنا بنی ادم...).

و یه ایه دیگه هم ک برام جالبه"(انا عرضنا الامانته علی السماوات و الارض...)"
همون"
" اسمان بار امانت نتواسنت کشید".
هرچند ظلوم جهول خونده شده انسان اما من اینطور برداشت میکنم ک وقتی امانتی ک اسمان و زمین و کوه نمیتونه نگهش داره ب دوش منه ظلوم جهوله... برتر از اینها هستم.

شاید نسبت ادم وار بودن ب رفتار ما باشه.
ک اگ مطابق اون کرامت رفتار کردیم در عالم بالاتر هم ارزشمندیمون حفظ شده.

اما اینکه گفتی تو عالم بالاتر ملاک نسبیت چیه؟!
و چ چیزیه ک انسان رو از  چیز دیگه ای بودن ارزشمندتر میکنه؟
یک نظرم همون امانته(ک میشه خیلی چیزا تعبیرش کرد.)
نظر دیگم همون کرامته(میگه ب خیلی چیزای دیگه برتریش دادیم...)
و نظر دیگه ای ک دارم...سیال بودن ادمه.(وقتی میگه در "احسن التقویم" افیدیم به "اسفل السافلین" رسوندیم.و ادامه...)
خیلی از موجودات در فعلیتن انسان اینطور نیست.
ک باز هم میرسم ب همون نقطه ک رفتار من ارزشمندیم رو تضمین میکنه.
[البته نمیشه این نظریه رو نداشت ک شاید موجوداتی باشن ارزشمند تر از من.اما بالاخره من انسانم؛ن اونا.و در همین جایگاهی ک هستن میتونم رشد یا زوال داشته باشم-این یکی از پاسخ هایی ک میشه ب دلیل خلقتم بدم.]

در مورد اینکه مخلوقاتی برتر از آدم هستن یا خیر، عصن هیچ شکی بر وجودشون نیست.

منظورت اینه که کرامت داشتن قطعیه یا کرامت یه چیز قطعیه؟ وجود کرامت قطعیه، اما مقدارش طیفه. هر چیزی به اندازه ای خاص کرامت داره. کرامت داشتن در این حالت بله قطعیه اما مقدارش طیفه. به طور خاص برای انسان، باید گفت که کرامت داشتن نسبیه. انسان بخاطر ارث بری از آدم کرامت رو هم به ارث میبره اما هر کدوم از صفات ارث برده شده که قابل پرورش باشن نسبی میشن. اگه فرض بگیریم که کرامت غیرقابل پرورش باشه اونوخ باس بگیم که نسبی نیست.

مشمول ظلوما جهولا بودن یا پذیرش امانت، برای اینکه ارزشمندی مثبت تو و من رو اثبات کنه محلی از اعراب نداره. از اونجایی که آدم پرورش پذیره و مثه حیوانات یا نباتات ارزش مطلق نداره نمیتونیم از این موضوع برای اثبات ارزشمندی مثبتش استفاده کنیم. همونطور که قبلا هم گفته م، یک گاو ارزشمندی مثبتی داره نسبت به میلیاردها آدم.

رفتار ما میتونه نشانه ای از ارزشمندی ما باشه.

تکیه به امانت داشتن فقط دل خوش کردنه اونم در حالی که هیچ تعبیر مشخصی از امانت نداریم!

برتری داشتن ارزشمندی مثبت رو الزام می بخشه؟

همین سیال بودن بحث رو باز نگه میداره و به همه مطلق هایی که گفتی شبهه شاید میبخشه.

فعلیتن چیه؟

رفتار از یکسو بازنمایی درونه و از سویی موثر بر درون. یک رفتار خاص برای یک شخص خاص میتونه نشانه درون مثبت و برای شخص دیگه نشانه درون منفی باشه. میتونه برای شخصی اثر مثبت و برای شخصی اثر منفی بذاره. در این باب خاص که داریم صوبت میکنیم رفتار قابل اتکا نیس.

سیال بودن یا قابل پرورش بودن انسان، ارزش متغیر رو نشون میده. کسب ارزش مثبت مستلزم یه چیزی باید باشه. یه چیزی که تو همه عوالم یا لااقل تو همین عالم خاکی باید یکی از توانایی های ما باشه. به نظرت اون چیه؟ اون همون چیزی باید باشه که بواسطه ش میشه ارزشی رو کسب کرد که بعد از مرگ هم از بین نره.

اهووممم.درست میگی.

اما
اون چیزی ک انسان بودن داره و خیلی چیزا ندارن اثر گذاریه.[چ روی محیط چ روی افراد]
هرچند چون این تاثیر میتونه مثبت یا منفی باشه بازم متغییر میکنه ارزشمندی رو...
اما 
تا حالا فکر کردی این متغییر بودن خودش میتونه دلیل باشه برای ارزشمندی...؟
ادم بود ک بین اینهمه موجود انتخاب شد ک انتخاب کنه و اثر بذاره.و این فرق ادم با تمام چیزاییه ک هست.
و اثر این انتخاب کردنا از بین نمیره با مرگ.

اثرگذاری؟ به نظرت یه شکوفه، یه برگ یا یه گل رز یه عطر خوش بو یا صدای دریا و رودخونه صدای باد چقدر تاثیرگذارن نسبت به صادنون نسبت به میمچک نسبت به بشریت؟
بعنوان یه موجود، داشتن هر قابلیتی - مثه به قول تو متغیر بودن یا انتخاب کردن - یه امتیازه. هر امتیازی هم ارزش داره، درسته. اما ارزشش چیه؟ ارزش این امتیاز به خودی خود فقط جنبه تمایز داره. وقتی ازش استفاده بشه اونوقت ارزش بخش هم میشه. ارزشی که می بخشه در نهایت چیزی هستش که میشه اونو ارزیابی کرد و گفت آیا مثبته یا منفی.

بله انتخاب. این فعل خطیر. فعلی که از بس خطرناکه، نسل هاست که داره به شکلی غریزی یا تجربی اجرا میشه و خیلی نادر و کمیاب هست اجرایی که از سر آگاهی باشه.
به قول neo:
the problem is choice
به زندگی اجداد خودت نگاه کن. به زندگی خودت، دوست، حتی من و دوستای من و اجداد من. چقدر از حق انتخاب استفاده شده؟ ههه :)) فقط تو سوپرمارکت محل بین چیپس و چی توز موتوری و کرانچی انتخاب کرده ایم :))

این جسمی که بعنوان انسان شناخته میشه، فقط یک فرصت و یک دریچه برای تلاش کردنه. هیچ منتی بر هیچ مخلوقی نداریم. هیچ اشرفیتی بر هیچ مخلوقی نداریم. ما فقط در بهترین جسم ممکن حلول کرده ایم (این برتری هستش بله). اگه تلاش کنیم و ثمره مفید داشته باشیم از این فرصت استفاده مثبت کرده ایم و تمام. دلت رو به انسان بودن خوش نکن. انسان بودن فقط یه فرصت متمایزه نسبت به همه مخلوقات خاکی، همین.

صاد.نون=)))

میمچک:)))


خدا خیرت دهاد.
حرفت دقیقا منظور منه:))
اینم قبول دارم ک خیلی وقتا این ناحیه مهم انتخاب نادیده گرفته میشه؛اما چون نادیده گرفته میشه دلیل برنبودش نیس؛دلیل بر عدم امکان استفادش هم نی.

اما پارگراف عاخر...
اهوم حرفت درسته؛ولی انسانی ک تو ذهن منه؛فقط یه دهن دو تا چشم و یه معده برای خوردن نداره...
تا جایی ک میتونه"مفیده":)

موضوعی که این روزها بهش سعی میکنم بیشتر و بیشتر فکر کنم!
جدای دلیل خلقت انسان، دلیل خلقت من یک نفر رو بفهمم.....

چ کار خوبی میکنی:)

حتا اگ جواب کاملی هم پیدانکنیم؛مهمه ک بهش فکر کنیم:)

ای کاش بیشتر میتونستم ساده تر بگم که الان نخوام ازت خواهش کنم بیشتر دقت کنی. برای اینکه نتونستم منظورمو برسونم متاسفم. بعضی وقتا فاصله منطقی بیشتر از طولانی ترین فاصله فیزیکیه. بعضی وقتا هم فاصله فیزیکی از ارکان منع انتقال مفاهیم میشه. چه بد اقبال که این دو تا «بعضی وقتا»، اینجا با هم رخ دادن. معذرت، شاید من باید بیشتر وقت میذاشتم.

نیازی نیس متاسف باشی.
دلیلی هم برا عذرخاهی نی.
😒😏

ممنون ازینکه وقت گذاشتی

من نفهمیدم هنوز !...

بحث تو و میثم
دارم ب این نتیجه میرسم نباید ب این چیزا فکر کنم، خیلی  خارج از عقل و شعور منه
هر طوری میرم، ی جوری میشه...
مخصوصا وقتایی ک ب زندگی اطرافیانم نگاه میکنم

اگ ب این چیزا فکر نکنیم زیادی بیهوده زندگی کردیم.

نمیفهمم
عادمایی رو میشناسم ک اصلا خوشبخت نیستن، هرچی بی پولی و مریضیه ریخته رو سرشون
اونم از بچگی
و برعکس کسایی ک اگرچ از باطنشون خبر ندارم ولی در ظاهر، از بچگی خوش و خرم بررگ شدن و زندگی کردن
عدل خدارو نمیفهمم

:)

نمیدونم چی بگم...
باید خودت به نتیجه برسی 

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
«دیوانه بودن همیشه بد نیست
میتوانی دقیقا وسط نقطه ی انجماد بایستی
و سرت از فکری شیرین گرم سوختن باشد:)»

این طبع که من دارم با عقل نیامیزد....

آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان