دیوانه

خدا همیشه به دیوانه ها حواسش هست

غم و اندیشه در این دایره هرگز نبود

باد



باد لای مانتوم میپیچه...

و بی خیال و رها چترییامو ب بازی میگیره.

قدم میزنم کنار درختای شاتوت و به اون روزی ک دستام سرخ شده بود و از ترس رنگی شدن شال سفیدم جیغ میکشیدم فکر نمیکنم.

صدای اهنگ رو بلند میکنم و به روزی ک باهم این مسیرو قدم زدیم فکر نمیکنم.

به اینکه ماه هاست صداشو نشنیدم و باهاش حرف نزدم هم.


وسط گلای زرد وایمیستم؛به سگ کوچولویی ک برام دم تکون میده میخندم.

و میذارم ک دست طبیعت نوازشم کنه.

روزها میگذرن…همونقدر سریع که بپرم و تو هوا بچرخم از حال خوشم:)


۰ موافق ۰ مخالف
اگه به اینا فک نمیکنی چطوریه که به یاد میاری!؟
بهله خوش میگذره که روزها سریع رد میشن =)

اونموقع فکر نمیکردمD:

تازه قاعدتا نمتونه یاد شما بیاد ک:))))

ن حقیقتا از اون جهت ک سریع میگذره چندان هم خوب نی!
کنکور نزدیک میشود:|

حس خوبی داشت.

فکر می کردی ولی شاید الکی خودتو گول می زدی که فکر نمی کنی :| هوووم؟!

حالت همیشه خوووووووووووووش.

:))


ن قضیه اینه ک این چن وخت خعلی ب این چیزا فک میکردم.و اون لحظه واقعا انقدر فضای خوبی بود ک یادم رفته بود.

مرسیییی:))))
حالتوام:)))

اره نمیتونه ؛))

کنکور چیزی ناشناخته ایه پففف قبل از کنکور و حین کنکور دو درک متفاوت ازش داری. تازه بعد از کنکور هر بار که بهش رجوع میکنی درک دیگه ای ازش خواهی داشت :-!

:)))


وااقعااا؟خخ
چ وعضیعه عاخه؟!

چتری هات..آخخخ چتری هات:))


میثم راست میگه ها
یعنی واقعابه اون لحظه هافک نمیکردی

؛))


ن فک نمیکردم=))

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
«دیوانه بودن همیشه بد نیست
میتوانی دقیقا وسط نقطه ی انجماد بایستی
و سرت از فکری شیرین گرم سوختن باشد:)»

این طبع که من دارم با عقل نیامیزد....

آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان