دیوانه

خیلی از دوستان درباره مهیار پرسیدین گفتم کامل توضیح بدمهم ثبت میشه تو وبم و شعرام و خاطره هام مهیارمهم کاملا شرح داده میشه قضیهادامه....

با تموم سختی هایی که این سفر داشتوقتی به شهرمون...محلمون...خونمون رسیدمنگفتم آخیش...هیچ جا خونه خودت نمیشه!!اصن انگار اونجا خونه ی خودم بود!!!!به قول اقای الف:"قدم قدم با یه علم دوباره اربعین میام سمت حرم"ان شا الله:))به علت بیماری خانوما سوغاتیاتون فعلن محفوظ میمونه پیش منبعدن حساب میکنیم:دیاقایون هم دعای خیر اوردم بفرمایید:)))

دنیا پر از راز هاییستکه لابه لابه ی ابر ها گیر کرده اندراز های خدا...که یواشکی در گوشت فرشته ها زمزمه میکنندپشت گرگ و میش صبحفرشته ای زمزمه کردخدا خودش ناب ترین گِل را برای مادر ها به عرش آورده!!راستش حساب هم کنیدرستش همین استخدا خودشاز ناب ترین گِلتو را افریده استو ناب ترین ها پاینده اند:)صالحه.نپ.ن:شاید از خاک پای عرش که هم نابه هم آسمونی:)پ.ن:تولدت مبارک نابِ آسمونی:))

مشکل از ماستکه یتیم مانده ایم هنوز!! از ندبه های نخوانده... از اشک های نریخته... مشکل از درد هاییست که تو تنها کشیده ای!! و باز هم من زیر لب نجوای این بقیه الله دارم!! مشکل از ماست که یتیم مانده ایم... از کوچه هایی که قدم های تو را ندیده اند... صالحه. ن

هنوز رد بمب و درد و روی دیوارا بود...یکم بو میکشدی بوی خون هم میومد!!افتاب گرم میتابید تا نجاست خراب ها رو پاک کنه حتما!!آجراش ریخته بودرفتم زیر سایه روی سکو نشستم و رصد کردم مردمی که هر کدوم ساک غماشونو تو حرم میکشدنسامرا...حرم جد پدر..هادی علیه السلام...افتاب و چادرم که خاکی شدکنارم نشستاونم پاهاشو اویزون کرددلم میخاست بغلش کنمسرشو بذاره رو سینم منم دستم بره لا به لای موهای مجعدشمه یار...یار من..یار من نبود اما..حتی دورتر از اون که بتونم ببوسمشبراش از امیرعلی گفتم...اونم برام از امیرش گفت..افتابو دوست داشت....از اخرش هم رفت زیر همون افتاب من موندم و جای خالیش روی پاممن موندم و حسرت دستایی ک بره لای موهاشمن موندم تو سایهبا درد اون دوتا سمعک توی گوششمه یار رو لغت نامه اشتباه معنی کرده!!مهیار یار من نیست !!!فقط من موندم و اشکاممن موندمو بغضم و دلتنگیمه یار رفتمنم میریم زیر افتابافتاب دوست داشت...خدا مه یارمو حفظ کنیار من رو حفظش کنه...

بعضی لغت هااشتباه معنی میشوندیا کمتر از انچه هستنددهخدا را..معین را...فرس را...ازاد راخوب بگرد... هیچ کدام نام تورا کامل معنی نکرده اند!!هیچ کدام نگفتند نام مردی که موهای مجعدشهوس نوازش را در دست هایت به اشوب میکشدهیچ کدام نگفتندماه حول تو میگردددنیا مگر چند مه یار داردکه اینچنین دل ببرد!؟

ساکتی معنی خوشحالی نیست...پرم از بغض نوشتهبه خدا باور کنبا کمی حرف یقیین میشکنم...صالحه.ن

عقل کو من به کجا حضرت جاندل دیوانه فقط معتکف شاعری است...صالحه.ن

نپرس از من دگر حال اقاقی را...که در تقدیر یک شاعرکه در تقدیر یک پاییزکه در تقدیر این گل های پژمردهکلامی جز سکوت و بغض و بی تابی نخواهی یافتنپرس از من...که حال شاعری..خوب است؟؟اما نه!!بگو بگذار بغضم بشکندهق هق کنم...حالم کجا خوبست!!؟؟بگو..یادم بده صحبت...

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید