پنجشنبه ۸ مهر ۹۵
شک نکن بی من از ورطه گذر خواهی کردبه نشانی که نماند از بدنم فکر نکن...من که از منطق و دستور حقیقت گفتمبه مضامین مجازی بدنم فکر نکن...
پنجشنبه ۸ مهر ۹۵
تفالی زدم و چنین آمد::هر آن که جانب اهل خدا نگه داردخداش در همه حال از بلا نگه دارد
حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوستکه آشنا سخن آشنا نگه دارد
دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پایفرشتهات به دو دست دعا نگه دارد
گرت هواست که معشوق نگسلد پیماننگاه دار سر رشته تا نگه دارد
صبا بر آن سر زلف ار دل مرا بینیز روی لطف بگویش که جا نگه دارد
چو گفتمش که دلم را نگاه دار چه گفتز دست بنده چه خیزد خدا نگه دارد
سر و زر و دل و جانم فدای آن یاریکه حق صحبت مهر و وفا نگه دارد
غبار راهگذارت کجاست تا حافظبه یادگار نسیم صبا نگه دارد
چهارشنبه ۷ مهر ۹۵
_ میدونی شاعرا چطوری میمرن؟؟+نه!!_ سکته میکنن حتما!!+ چرا؟؟_ واژه تو خونشون گیر میکنه لخته میشه سکته میکنن!!!شاعرا غم انگیز ترین مرگو دارن!!شاعرا وقتی نزدیک مرگشون میشه....دیگه شعر نمیگن...ساکت میشن...حرف نمیزنن...گریه نمیکنن...فقط یه شب میخوابن و دیگه بیدار نمیشن...شاعرا سکته میکنن!!
چهارشنبه ۷ مهر ۹۵
این بغض نوشته منو میکشه اخر....
چهارشنبه ۷ مهر ۹۵
میرم حمومزیر دوش هق میزنم...نمیفهمه هیچ کسچرا انقدر اروممنمیفهمه هیچ کس که سینم تیر میکشه از درد...
چهارشنبه ۷ مهر ۹۵
قول دادم شاعری رو بیخبر کنار بذارمحرف میزنم...ترانه میشه ناخودآگاه...
چهارشنبه ۷ مهر ۹۵
صاد نون
چهارشنبه ۷ مهر ۹۵
من خوب خوبمگیتارم کجاست؟؟....
چهارشنبه ۷ مهر ۹۵
صاد نون
سه شنبه ۶ مهر ۹۵
دیوار هایم سرخ و نارنجیست من حبسی پاییز و بارانمدنبال آبانم که عقرب را؛ در آتش شعرم برانگیزم!صالحه.ن