دیوانه

خدا همیشه به دیوانه ها حواسش هست

نودهشت

خونه رو تکوندیم...چسان فیسان کردم،همفتسین چیدم و

حالا که بیکار شدم  نشستم ب نودو هشت فکر میکنم.

به سالی ک هم پر تب و تاب بود هم عجیب.

هنوزم اهنگ شادمهر مسافرت عید و هوای بارونی و سیلی رو یادم میاره.

روزای خوب خوابگاه که بیخبر بودیم اخرین روزای باهم بودنمونه.

هنوز  روزای پربرکت مشهد و دوره اندیشه اسلامی جلو چشمامه و عمیقا دلتنگم.

روزایی که واقعا زندگی کردم.

شبایی که تا نیمه شب با دلدار حرف میزدیم...

شبایی که دلتنگ بودیم...

روزایی که تو دلم چوونه سبز بود. میجنگیدم.برای بهتر بودن...

برای رشد کردن.

روزایی که عشق خودشو نشونم داد.

روزایی که با عشق سر کردم.

اربعینی که میدونستم قدمام کجا میره

روحی که پرواز داده بودم تو زندگی.

امسال که گذشت اتفاقای بزرگ داشت ....خاطره های خوب داشت

گریه داشت

درد داشت

نگاهمو به زندگی تغییر داد

امسال عشق پیچک شد دور انگشت چپم.

بله دادم به مردی که عاشقی رو یادم داد

در گوشش روبرو حرم زمزمه کردم دوسش دارم

و رویا رو به عمق زندگی کشیدیم:)

نود و هشت؛خوشی ازش دور بود و بعید اما مقصد کسی بود که حول حالنا بلد بود

همونی که هوامونو داره:)

 

 

سالی که میاد اخرین سال صده ی سیزدهمه

برای همه رزق پاک میخوام و دردای بزرگ طلب میکنم دل خوش و قلب اروم و امید...و تا همیشه امید

برای پاییز عشق و برکت میخوام

برای مهناز ارامش 

برای نگار و مریم اتفاقای بزرگ و موفقیتای خیر

برای میثم و قلب بزرگش همینطور بیشتر و بیشتر سبز شدن

۴ نظر ۳ موافق ۰ مخالف

برادر گودزیلا

با بغض اومده میگه

شما نمیتونید شرایط منو درک کنید

میگید خودتونو وقف بدید ولی این گفتنش اسونه عملش به این سادگی ها نیست که!!!(میخواد بگه وفق زبونش نمیچرخهlaugh)

صالحه همش با علی میخوابه!مامان و بابا هم همش کنار هم میخوابن!

فقط منم که تنها میخوابم! (laugh)

 

و در ادامه میفرماد اصا میدونید چیه!

تقصیر مامانه که منو دیر بدنیا اورد!!اگ منو زود بدنیا میورد اینجوری نمیشد (برگ های کائناتsurprise)

 

 

با تمام اینکه داره با ناراحتی این حرفا رو میزنه ابدا نمیتونم جلو خندمو بگیرم

به بابا میگم بابا امیرعلی اینجوری میگه

بفکر باشیدlaugh

 

 

 

۰ نظر ۲ موافق ۰ مخالف

صدای قلب تو❤

سرمو گذاشته بودم رو سینه اش .

 چشماش بسته بود.

قلبش میکوبید؛زیر سرم؛

توی گوشم...

نزدیکِ نزدیک. 

فکر کردم

:"صدای قلب تو زیباترین موسیقی دنیاست"

گفتم چقدر شبیه زبون بازیه شاعراس...

قلبش کوبید

و دوباره فکر کردم" بی شک":

"صدای قلب تو زیباترین موسیقی دنیاست"

چشامو باز کردم؛به چشمای بسته و صورت ارومش نگا کردم

براش خوندم:

"به دور از بازی الفاظ شاعرهای این دنیا

صدای قلب تو زیباترین موسیقی دنیاست"❤

چشماش باز شد

نگام کرد

شب تموم شد

سیاهی هیچ شد تو سبز نگاهش

چشماش از چشمام به همه وجودم نفوذ کرد و سبز شدم:))

 

 

 

پ.ن:فک میکردم این صادنویسی نیست...یار نویسی است❤

۴ نظر ۴ موافق ۰ مخالف

المنت لله که تویی حضرت دلدار

 

 

برای بودنت...برای این حجم وسیع خوشبختی؛

دین به گردن من است.

مدیونم به تمام انان که می توانستند تو را داشته باشند.

حالا که سهم منی

باید به قدر همه دوستت داشته باشم

باید قدرت را بدانم

باید مواظبت باشم

به اندازه ی تمام کسانی که میشد سهمشان باشی.

میدانی دلدار نگاهت که میکنم

فکر میکنم چه بیچاره اند آنان که تو را ندارند.

کاش میشد این بزرگِ بودنت مال همه باشد

بعد نیمه ی جبار وجودم سرکش میشود که نه!!

تو فقط مال منی!!

من مدیونم به آنانی که سهمشان نیستی...

تو را قسمت نمیکنم

اما؛

قول میدهم خوب تر باشم با کسانی که چون تویی را ندارند

چون تویی بزرگ...

چون تویی نامتناهی...

چون تویی که از خدا بخواهم خدایم باشی❤*

 

 

 

 

 

 

پ.ن:

+تو آن بتی که پرسدیدنت خطایی نیست/

اگر خطاست مرا از خطا[هیچ]ابایی نیست

 

_از خدا خواستم موافق بود

میتوانی خدای من باشی:)

 

 

پ.ن۲:که یادم بمونه...

۲ نظر ۲ موافق ۰ مخالف

گلایی که بوی تو رو داره

اومدم نوشتم

اماپاک کردم...

فکر کردم عاشقانه هایی ک تو دفترم حبس میشه

ریشه میکنه ؛ جوونه میزنه ؛گل میده

دفترمو ک باز میکنم

عطرش میپیچه...

باید برم دفترمو باز کنم.

 

 

۴ نظر ۶ موافق ۰ مخالف

ابر چشمم ژاله بار است

تو اشپزخونه داشتم مرغ سحر میخوندم :

"شعله فکن در قفس ای اه اتشین

دست طبیعت گل عمر مرا نچین..."

یهو بابا گف میگن شجریان فوت کرده!

و زندگی همینجاس.

و مرگ همنقدر نزدیکه

که مثلا عمه تو اسباب کشی از لابه لای وسایلش وصیت نامه اشو ک دو سال پیش نوشته پیدا کنه.

که مثلا وقتی داری اوازشو میخونی خبر فوتشو بشنوی!

چی از ما به یادگار میمونه؟

دیشب دلدار میگف فلانی زندگیش اینطوری بوده بعد معتاد شده...

فک میکردم

که چی؟

اومدیم تباه باشیم؟

اگ انسان نباشیم...اگ خدمتی نکنیم...اگ به نیکی ازمون یاد نشه 

چی میشیم؟

پس قراره چیکار کنیم؟؟

باید حداقل ادم معمولی های خوبی باشیم.

باید بهترین معمولی خودمون باشیم.

چی از ما به یادگار میمونه وگرنه؟

اصلا کسی غمین میشه اگ نباشیم...؟

 

 

 

 

 

 

پ.ن:البته ک خدا رو شکر شایعه بود خبر.اما مرگ رو دور نکرد.

 

۰ نظر ۰ موافق ۰ مخالف
«دیوانه بودن همیشه بد نیست
میتوانی دقیقا وسط نقطه ی انجماد بایستی
و سرت از فکری شیرین گرم سوختن باشد:)»

این طبع که من دارم با عقل نیامیزد....

آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان