جمعه ۲۸ اسفند ۹۴
تازه عروس شهرمان با هزار ناز و کرشمه از دور ها می رسد...و مردم این روزها شادند...شاد از بانوی شکوفه پوش این روزها...و فرهاد سفید پوش هزار نقش برفی بر بیستون زد و رفت!بی صدا تر از همیشه بغض میکنم...چه شادی غم انگیزی دارند مردم!چه بهار سردی...خدایا!بنای عیدی نداشتی امسال؟؟!چه میشد زیر لفظی بهار زیبا رخت را "ظهورش" می ذاشتی؟!خدایا آخرین جمعه ات هم گذشت ها...حواست هست؟!نیامدنش را میگویم...خدایا!کمی پارتی بازی...کمی یواشکی...کمی "آمدنش"را عیدی بده...!