دیوانه

خدا همیشه به دیوانه ها حواسش هست

آلزایمر

به نظر من خوشبخت ترین آدم روی زمینپیرمرد همسایه ی ما بودهر روز صبح  رو به روی خانه اش را آب پاشی میکرد...به رهگذران لبخند میزد...و هرگز هم یادش نمی آمد که کودکانش رهایش کرده اند...خوشبخت ترین آدم روی زمین همسایه بودکه آلزایمر داشتو به من میگفت:"چندان مهم نیست که چه رخ میدهدتو فقط بخند...باید گذشت...."و حالا چند ماهی میشود که او از همه چیز گذشته...و من هم آلزایمر گرفته ام...صالحه.ن
۰ موافق ۰ مخالف
چقده سخت

چی چقد سخ؟

عاغا منم الزایمر دارم

خخخ آفرین

و همه دعا می کنند خداوند سلامتی عطا کند به تمام بندگان و دوستانشان اما من از پروردگار می خواهم به تمام عزیزانم الزایمر دهد !
چرا که دراین دنیای پراز بدی و ستم ...
دنیایی که پر است از صدای شکستن دل ها ...
باید آلزایمر داشت تا لبخند زد ...
به امید روزی که آدما بدونن که چقدر میتونی روشون حساس باشی...

به امید اون روز

انگاری با اسم واقعیم مشکلی نداره وبتون

خخخ مث اینکه اره مشکلش رفع شده:)) این آخریا بچه ی خوبی شده بود با حق کنار اومده بود فک کنم تاثیر برخورد فیزیکی بوده!!

آلزایمر!!!
کاش دلم آلزایمر میگرفت

خیر در چیزیست که رخ میده

با بلاگفا چیکا داری حالا ؟؟
با گوشی ک من هستم ی گذینه داره یا ب اسم کپی پیوند و یا اشتراک گذاری ک اونو ی جوری کپی میکنم و توی همون درختگه هه(اون بالای مدیریت سمت راست) وارد میکنم ک عکس میاد
با کامپیوتر هم خیلی راحت همون درختچه رو بزن و ب جای ادرس ی چن تا حرف الکی تایپ کن و درج کن . ی مربع کوچیک میاد ، توی اون اکه ملیک کنی ، گذینه پست میاد
فهمیدی؟؟
من نمیتونم هیچوقت آلزایمربگیرم..
متاسفانه
صالحه اینایی که مینویسی یه جورایی توزندگیت اتفاق افتادن نه؟

میفهمم بعضی چیزا فراموش میشه اما بخشیده نه بعضی چیزا بخشیده میشه اما فراموش نه... این پیرمرد من خیلی باهاش برخورد نداشتم ولی عاشقش بودم مخصوصا ک صبحا جلوی در مغازشو اب و جارو میکردمن مث دیوونه ها زل میزدم بش ولی خوب دیگه شاعری که اغراق نکنه شاعر نیست

رفاقت با هم خندیدن نیس،با هم گریه کردنم نیس
رفاقت یعنی دلیل خنده رفیقت بشی و مانع از گریه کردنش
در کل رفاقت یعنی اینکه با هم باشین...اونم همیشه
حتی اگه یکی نبود یادش در کنارمون باشه
رفیق یعنی اینکه بتونیم در کنار هم پازل دوستیمونا تکمیل کنیم
رفاقتا باید از یه جفت کفش یاد گرفت؛با هم بودن در هر شرایطی
رفاقت یعنی خیلی چیزای خوب...
و در آخر خوش به حال کسی که اینجور رفیقی داره.....!
یاعلی
مرتضی قاسمی



خوش به حال من...از این دوستا زیاد دارم سخت نباید گرفت خیلی علی یارتون


افسانه:
موهای یک زن خلق نشده برای پوشانده شدن
یا برای باز شدن در باد
یا جلب نظر یا برای به دنبال کشیدن
نگاه موهای یک زن خلق شده برای عشقش
که بنشیند شانه اش کند , ببافد و دیوانه شود...
عطر مو های یک زن فراموش شدنی نیست!
وقتی خدا می خواست تو را بسازدچه حال خوشی داشت،چه حوصله ای !
این موها، این چشم ها .... خودت می فهمی؟
من همه این ها را دوست دارم.
دوست دارم یه بار بشینم موهاتو شونه کنم
یه چند تارش بریزه .بگم اینارو میبینی ؟؟؟
بگی اره ..!!!
منم بگم با همه دنیا عوضش نمیکنم.
خیلی شعراتون قشنگه واقعا عالیع

ممنون کاش ادرس و اسم میذاشتید!


از گابریل گارسیا می پرسند:
 اگر بخواهی کتابی صد صفحه ای درباره امید بنویسی، چه می نویسی؟
گفت:
99 صفحه رو خالی میذارم.صفحه آخر، سطر آخر
می نویسم:

"یادت باشه دنیا گرده،
هر وقت احساس کردی به آخر رسیدی
شاید در نقطه شروع باشی"
زندگی ساختنی است؛
نه ماندنی..
بمان برای ساختن»
نساز برای«ماندن».

منتطرنباش کسی برایت گل بیاورد!
خاک را زیر و روکن...
بذر را بکار،
از آن مراقبت کن
گل خواهد داد

اینارو خودت میگی؟؟


فوق العاده میگی

ممنون جانا

لایییییییییییییییک عزیز...
قشنگ گفتی...

ممنون

از انگشتر های منه!
:))))
لاکش و پیکسلش هم قشنگه
(یادم باشه آلزایمر بگیرم)

من سفید این انگشتر و دیدم:))خیلی خوشمله لاکشو خیلی میدوستم:)) واسه بدیا یادت نره ولی خوبیا رو هیشوخت آلزایمر نگیر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
«دیوانه بودن همیشه بد نیست
میتوانی دقیقا وسط نقطه ی انجماد بایستی
و سرت از فکری شیرین گرم سوختن باشد:)»

این طبع که من دارم با عقل نیامیزد....

آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان