پنجشنبه ۲۸ مرداد ۹۵
تو گریه میکنی و سرخ میشود سپیدی نگاه منتو بغض میکنی و بند میشود گلوی مناگر تو دل بریده ایمن از جهان بریده امولی بدان تو خوب مناگر که گریه میکنیخودش هزار چاره استاگر که بغض میکنیبدان که "حس" هنوز زنده استتو گریه میکنی...توبغض میکنی...هزار حس خوب و بد به من،به خود؛به یک جهان...دوباره هدیه میکنیتو بغض میکنی و شعر باز...رسوب میشود دوباره در گلوی منتو گریه میکنی ولیسکوت میشود نگاه مندوباره گریه کن...دوباره بغض کن...دوباره شعر میشود جهان مندوباره شاعرانه میشود تمام من....صالحه.ن