يكشنبه ۳۰ آبان ۹۵
صدام زد:+صالحه جان...-جانم؟+بیا عزیزم...نیت کن و روزی معنویتو بگیر...درِ جعبه ی استوانه ایِ آّبی رنگش رو باز کرد"رزق معنوی"...چشامو روی هم گذاشتم و دست بردم توی جعبه...اشکم ریخت...چشام تار شد...+باور کن صالحه جانم ...باور کن...لبخند زد و رفت!صالحه.نپ.ن:هرچند...«قسمتم نیست هم آغوش ضریحش باشم...»