يكشنبه ۳ بهمن ۹۵
لبریزِ اشک گشته دوباره بغضِ خدا...باران گرفته شهرِ مه گرفته یِ من!صالحه.نپ.ن:آه از نفس پاک تو و صبح نشابور...امروز صبح بالاخره یکم بارون زد؛الحمدالله!
نه؟؟نهههههه؟؟؟ وااایییی واقعا؟ وااااااااااااااییییی جااانااااای مننننن
عاری عاری ان شا الله اونجا هم بیاد:)) نع دسته جمعیه
نمدونم چطوری میتونم بگم؟! ان شا الله
سلام تمایلی ندارم
:)) یا حبیب من لا حبیب له
وای خدای من خدا رحمتش کنه! خدا بهش صبر بده
نه اهنگ ماه و ماهی اه از نفس پاک تو و صبح نشابور از چشم تو و حجره ی فیروزه تراشی پلکی بزن ای مخزن اسرار که هر بار فیروزه و الماس به افاق بپاشی...
خو چیه؟ نه پ دو نفرس؟! مگه با گورخرم برم بیرون والا!!! این عشقول بازیا رو بذارید هر وخ یکی بود والا
خیلی سپاس فراوان
عی جونم شیرازی نیشابوری قروبن دل مهربونت