چهارشنبه ۱۶ فروردين ۹۶
من این سر شهر لب بام می ایستم
تو آن سر دنیا توی ایوانت
من فریاد میزنم "دوستت دارم"
تو شاخه گلی بچین؛
لبخند بزن؛
باور نکن...!
صاد.نون
پ.ن:زندم اما همچنان خاموش
شاید لبخند ناباور شایدم ب سخره گرفته… :) مرسی اره عزیزم مام یکم لرزیدیم ان شا الله ک تموم شده....
خوشحالم خوشتون اومد تشکر
دلتان شور نیوفته دوست تر از جان:) درگیر درس و کار و عروسیم فرصت نوشتن نیست
مریممممم خوش ب حاااالتون... :(( منم میخاستم :( منو یادتون نمیره؟؟
سلام:) عاخی..چقدر خوشحالم از این حال روشنی که بهت دست داد:) خیلی متشکرم ازت:)) شاید نرسیده!!من همه ی نظرا رو میخونم و جواب میدم:)
سلام گل منگلی قبول باشه:))) بمیرم برات ک انقدر بفکرته خوب بود شوهر خاهرمو میگف من خودمو نمیگف