آیا پسندیده تر آن است که بگویم "گور پدرِ مرحومِ امتحاناتِ از این قبر به آن قبر شده"
و چون همیشه خمیده و خمور ره وبگردی پیش گیرم
یا آنکه ترک نت گویم و قصد زهد کنم و دوری نت را چون معتادیبا بدن درد و سر درد و سایر عوارض متحمل شوم؟؟
صفر، تجدید ، شهریور سرانجام همین است و بس!!
ها!!مشکل همین جاست...
زیرا اندیشه شهریور مرا به درنگ وامیدارد!!
و همین مصلحت اندیشی است که اینگونه بر عمر، مصیبت می افزاید...!
وگرنه کیست که دوری نت را،
نبود پست های رنگی را
فقدان نظر های خفن را،
خنده های چت های شبانه را تاب بیاورد؛
در حالی که میتواند به وای فای همسایه وصل شود؟؟؟
اما هراس از آنچه سر جلسه پیش آید اراده ی آدمی را سست میکند...
دیگر دم فرو ببندیم ای وبلاگیان مهربان
در وبگردی های خود مرا نیز بیاد آورید
صالحه.ن:در ضمن عیدتون مبارک براتون آرزوهای رنگی رنگی میکنم
شدیدا التماس دعا:))