دلـ ـتنگی :: دیوانه

صالی خوبی؟؟
ای بابا
نمیای آخرین پستت هم که این مدلی...
پست قبل و میگم.
به وبت سر میزدم میدیدمش یاد اینایی می افتادم که کلی گریه میکردن، بعدم هرکی میخواد حرف بزنه دستشونو میگیرن جلوش به نشون سکوت و میگن هیچ نگو!
تازه تو باکلاس تر هم گفتی! : هیچ مگو!
از تیتر پست قبلی هم که اصن هیچی نباید بگم!!! ،

سلام خوبم خوبی؟ اووووو... نه بابا اصن اونجوری نیستم اینجوریم چ ژست خارجی تصور کردیا

۱۴ خرداد ۲۱:۴۷ zahra.v

بسی عالییی...

زندگی همین است دیگر
انسان انتظار کسی را می کشد
که هَرگز نخواهد آمد ...!

سپاس

۱۵ خرداد ۱۹:۳۳ پاییز

صالیییییی
وب فاطمه چی شد؟!

نمیدونم چیزی نگفت

۱۶ خرداد ۰۷:۱۱ فاطمه

امتحانو چجوری دادی؟؟؟؟
بببخشید وقت نداشتم بمونم ناهید منتظرم بود

خوب.بود مهم نی خوش گذش؟

۱۶ خرداد ۰۸:۱۶ مریم بآنو

عربی داشتین؟

فاطمه کجا رفتی تو؟

عاری

۱۶ خرداد ۱۳:۴۹ مسعود . د

وصل .... کم کاربردترین واژه لغت نامه هاست ....

باید دهخدا به اینجا که می رسید ، بجای رسیدن می نوشت

"وصل = خون دلها خوردن"

چرا؟：( خوبید؟

۱۶ خرداد ۱۸:۱۸ کودک درون من، اکتیو تشریف داره

کامنتا همینجوری تایید میشوند

بازه کامنتا

۱۶ خرداد ۱۸:۱۸ کودک درون من، اکتیو تشریف داره

دلتنگ دلتنگی هاتم که دلت تنگ نمیشود

عاخی...

۱۶ خرداد ۱۸:۱۸ فاطمه

اره خوب بود جات خالی
یه سوال
چطوری میشه یه نفر گه همیشه بوده و همیشه تو رو میدونسته بهت انگ بد بودن بزنه
انگ اویزون بودن بزنه
چطوری میشه دیگه نشناستت
چطوری میشه ادما انقدر زود قضاوت گنن و چشماشونو ببندن
به خاطر یه تعارف گردن اون طرف به اب
چطوری میشه دو نفر بهت انگ اویزون بودن بزنن
شایدم واقعا اویزونم
اما فقط راحتم و مهربون
فقط همه برام یه جورن
چرا همه اینو گفتن

عزیزم چیزی ک همیشه بازه دهن مردمه مهم اینه خودت چجوری میپسندی؟! از نظر تو این خوبه ک مهربون بود همه برات یه جور باشن..باهمه خوب باشی پس ب کارت ادامه بده...! ادما عوض میشن ی سریا خوب تر میشن ی سریا بدتر خودتو برا کسی ک فرق محبت و خوبی رو با اویزون بودن نمیدونه ناراحت نکن!

۱۶ خرداد ۱۸:۴۹ آلمادخت

بعععله
قشنگ
+
خبر نمیگیری؟ :)

ممنون خبر؟

۱۷ خرداد ۰۳:۵۲ Unknown

سلام
خوبین
شرمنده چن بار اومدم نمیشد کامنت داد
ولی اللان میشه
دوباره مزاحمتون میشم.خیلی خوشحالم میشه کامنت فرستاد

سلام ممنون خوشحال میشم برا نظراتون

۱۷ خرداد ۱۹:۱۵ نگار

شعرِتوعکس چه دلبربود:)))

خیلی نه؟

۱۷ خرداد ۲۱:۳۴ میمچه

نیگا کن سالکم، العان مثلنده مثال داری دلتنگی رو توصیف میکنی، با زبان غیر عام. هممم؟
پس باس این توصیف (خط دوم رو من زورمه) حس دلتنگی رو برسونه یا نع؟
حرص، طمع، حسادت،
همین گودال عمیق دل من است.
به قول اخوندا اگه اشتب میگم تو بگو درست میگم ‎:D
گودال، تداعی منفی نداره به نظرت؟

درست میگیD: شاید باید بیشتر توضیح میدادم... اما میدونی من فقد احساسمو نوشتم! جای خالی و نبودنش که هی تکرار و تکرار و تکرار میشه وجود منو گود میکنه.... هر بار این نیستی یه تیکه از روحتو خالی میکنه-یه چیزی تو مایه های دلت خالی میشه- بعد به خودت میای میبینی یه گودال گنده داری تو وجودت میفهمی چی میگم؟و چرا از گودال استفاده کردم؟ مرسی میمچه جان خیلی زیاد مرسی

۱۸ خرداد ۰۶:۰۷ فاطمه

میمچه
میثمه؟؟؟؟
واییییییییییی سالگم خیلییییییییییی خوب بود

خل جان

۱۸ خرداد ۰۹:۱۳ ‎:D

توجیهت خوب نیس، گفته باشم ‎:P
با این توجیهت میگی مخاطب بفهمه یا نفهمه - احساسم بهش منتقل بشه یا نشه - بیان من هر چی باشه، مهم نیس.
نمیشه که ایجورکی که!
اگه اشتب میگم تو بگو درست میگی ‎;]‎

گفتی گودال جنبه منفی داره-ک ب نظر من تو دلتنگی هم جنبه مثبتی موجود نیست- و من منظورمو از گودال توضیح دادم! اصلا نظرم این نبود ک اونا مهم نیستن

۱۹ خرداد ۱۳:۲۰ فاطمه

جییییغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ
کیمی بووووووووووووووووووود
عزیزممممممممممممممممممممممممممم
باهاش حرف زدی ؟؟؟؟؟
دلم براش تنگ شده

عاره!باورت میشه الان کنارهمن!؟^.^ نه حرف نزدم فقط دیدم عکس خوشو گذاشته گفتم براتو هم بفرستم...

۱۹ خرداد ۱۵:۲۵ مهناز

چه دلچسب!
امیدوارم اونقدر عمیق نشه که جای خالیش با هیچ تویی پر نشه...

متشکر هنو ک همچنان گوده：دی امیدوارم:

۱۹ خرداد ۱۶:۱۳ Unknown

یه موقعی بود ما (منو برو بچز) هفته ای یکی دو تا ارائه پژوهشی داشتیم. خب همه جور تیپی بین بچه ها بود بماند که من از همه بوووق تر بودم اما مثه بعضیا پی تایید گرفتن و به به شنیدن نبودم! اما نکته اساسی این بود که خب هر ارائه ای مخاطب داشت و مخاطبش میتونست نقد کند سوال بپرسه... بین ما کسایی که پی تایید گرفتن از دیگران بودن فرتی جوش می آوردن =)) نمیخوام همه رو بگم، گفتم همه جور تیپی داشتیم... یکی از درسهای روزگار واسه من این بود که ببینم بین ما بعضیا (من نبودم) بودن که از شنیدن سوال مخاطب و نقد و حتی حمله لذت می بردن. اینها هر جا باشن موفقند گرچه خیلی خیلی خیلی کمند.

میثم تویی؟ الان منو از اونا ک زود جوش میارن فرض کردی؟ بنظرم این لذت بردن با جواب دادن منافات نداره! من خودمو خیلی شاعر حساب نمیکنم اینا هم میگم حرف دل میدونم و اصن هدفم از وب زدن همینه ک این حرف دلا رو جهت بدم... میدونی فضای وب رو جایی برای صحبت درباره ی کوچکترین چیزای این حرف دلا تصور میکردم-کاملا دیدگاه کودکانه ای داشتم- من دوست دارم این مباحثه ها رو اما میدونی نوشتاری بودن و نشناختن طرف مقابل باعث میشه گاها لحن و منظور بد برداشت بشه میتونم کسی ک نقد میکنه بدون هیچ چونه زدنی بگم عاره حق با تویه و تغییراتی رو ک میگه ایجاد کنم...اما من این روش رو نمیپسدم!تو چی؟

۲۲ خرداد ۱۳:۴۱ زهرا

هعبیییی
آره بخدا

:"|

«دیوانه بودن همیشه بد نیست
میتوانی دقیقا وسط نقطه ی انجماد بایستی
و سرت از فکری شیرین گرم سوختن باشد:)»

این طبع که من دارم با عقل نیامیزد....

آخرین مطالب

آرشیو مطالب

موضوعات

طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان