چهارشنبه ۴ مرداد ۹۶
صورت این درد را میشویم .
موهایش را شانه میزنم .
شب ها ،
گونه ی بغضم را می بوسم ؛
و ملافه را تا گلو بالا میکشم!
باهم کنار آمده ایم...
آنقدر که
این درد که در آینه لبخند میزد
خودِ منم!
صالحه.ن
سلام جانم:)) عی بابا عی بابا مرسی
ممنون
نظر لطفتونه بله هیچوقت نباید از تلاش دست کشید:)
مرسی موافق جان ! کوفته قلقلی!! من ب نگار گفتم ساعت 3 میریم! حالا چیشد؟
خخ نوشته بودم3 میریم بعد پشت بندش توضیح دادم که کجاها قراره بریم فک کرده 3 میایم؟؟!منظور من این بوده ک 3 برمیگردیم کجادیدی؟؟
عاخ دس رو دلم نذار ک خونه!! عجببب پس که این طورررر خوبه بازم
خیلی زیبا بود