سلام عزیزم:) وظیفه بود:) ان شاالله...ان شاالله
نه نمیخام! ولی گفتی لیلا نوبت توئه یاد اون افتادم. اگه لیلا بخاد من بهش حق میدم
من میگم استاد به زبان خاصی صوبت میکنه دخترم مشخصه که خیلی تو فاز کنکوری عا ماشاالله
سلام عاخی... ممنون به من باشه میرم اما به من نیس خو:دی نیشابور ساعت8امشب تو پارک جم میشدن
بدش میاد بهش میگم استاد:دی حس عادمای پلشتو دارم ماشاالله ماشالله خدا حفظت کنه الله اکبر بزنم به تخته!!!
:)) راضیم ازت
"تو نمیتونی بگی حقی بزرگتر از حق زینب در دنیای تو قابل گنجاندنه، در حالی که تو خدا رو برای این آرزو، به اون حق بالاتر قسم نمیدی" مغالطس فرزندمپس در نیجه سوالت از ریشه رده
ماشالله یا حقاتو دوس دارم:))
خسته نباشی:)
:))
اهم اهم دینگ دینگ دینگ لازم است ک من بعنوان کسی ک هر دوی شما عزیز رو میشناسم ب هر دو بوگویم ک چقدر دوتاتون خوب و عزیز و خوشرو هستید:) امیدوارم برا هیچ کدومتون کدورتی پیش نیومده باشه:))
بیا اغوشم فرزندم
سرکار خانوم شاعره!؟استاد رو تلافی میکنی؟! اصنش خودتی... ببین مثلم شاید مثل درستی نی اما فک کن... بت بگم چون با تاکسی رفتی پس ماشین و اتوبوس بقیه وسایل نقلیه رو قبول نداری!!خو این حرف درس نی!
ببین من بشخصه قبول دارم کلیت حرفتو... اما جزیشو نع!"ک میگی حق بالاتر قبول نداره" بنظرم این قسم دادن بستگی ب حال دل خودت داره... خدا یسری دردونه داره...ک هرحالا هر کی نسبت ب اون ارادتی ک داره یا اون حس خوبی ک با اون دردونه داره...! این ی چیز دلی و احساسیه بنظرم:)) حالا ک کیبورد زیر دستته دهنت بازه اشنازدایی بگو (حیف لبتاب در دسترسم نی وگرنه تجدید خاطره میکردیم با کمنتای بلند و بالای دو ساعته ...)
خوب این واقعا بی فایدس چون من و تو از ریشه قبول نداریم:| اخوندیسمی ک بنظر تو بده به نظر من بد نیست!!(ک صد البته اخوندی ک تو ذهن منه با اخوند ذهن تو فرق داره-و من الان دیگه اصلا خرده نمیگیرم ک چرا همچین نظری نسبت به اخوند داری فقط میگم همه رو با یه چوب نباید زد) من واقعا هیچ حرفی ندارم که در جواب این "غلط و غلوطا" بدم... چون نه اگاهیشو دارم نه شخصی هستم که این حرفو زده(چه بسا دلیلی داشته باشه؟!) اما اینو میدونم توسل چیزی نیست ک ساخته ی اخوند(که قبولش نداری)باشه! و این نظر شخصی منه ک از بزرگواری "دردونه های خدا" چیزی کم نمیشه که من درکشون کنم یا نه؟؟(این حرفم معنی اینو نداره که من درکِ من سودی نداره!ینی اینکه اگه درکِ من پایینه و نمیتونم عظمتشونو درک کنم کم نمیشه از اون بزرگی) حقارتِ من اینو میفهمه که همچین شخصی ابرو داره پیش خدا ... و من اینو دلیل کافی میدونم برای واسطه ی خواستم قرار دادن پیش خدا (زبان فارسی سکته زد با این جملم)
خخ من عذر خواهی میکنم از طرف کامنتدونی باچه!! التماس دعا برادر
:| قَالُواْ یَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خَاطِئِینَ وَإِذْ قُلْتُمْ یَا مُوسَى لَن نَّصْبِرَ عَلَىَ طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّکَ یُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنبِتُ الأَرْضُ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآؤُوکَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللّهَ تَوَّابًا رَّحِیمًا وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا یَسْتَغْفِرْ لَکُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُؤُوسَهُمْ وَرَأَیْتَهُمْ یَصُدُّونَ وَهُم مُّسْتَکْبِرُونَ فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنبِکَ وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مُتَقَلَّبَکُمْ وَمَثْوَاکُمْ تَکَادُ السَّمَاوَاتُ یَتَفَطَّرْنَ مِن فَوْقِهِنَّ وَالْمَلَائِکَةُ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَیَسْتَغْفِرُونَ لِمَن فِی الْأَرْضِ أَلَا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ همون بگذریم... او مرسی:))میعام موخونم
همشون یه چیز مشترک دارن و اون اینه ک اشاره مستقیم/غیرمسقیم داره به توسل از پیشواشون خواستن ک براشون طلب استغفار کنه.
نه خیر در جواب اون سوال نبود! چیزی ک من میدونم اینکه از غیر خدا بخوای درست نیست حتی اگه اون "غیر خدا" دردونه و ابرو دار و واسطه هر چی باشه! و توسل کردن رو خواستن از غیر خدا نمیدونم همون واسطه قرار دادن میدونم...نه بیشتر نه کمتر همین! تو سوره یوسف برادرای یوسف به پدرشون میگن:ای پدر برای گناهانمون از خدا طلب بخشش کن که ما گناهکار بودیم! ینی خدا از رگ گردن به برادرای یوسف نزدیک تر نبود؟پشیمونیشون درک نکرد؟ اینکه پسرا رفتن از پیشواشون خواستن که طلب استغفار کنه براشون دلیل بر این نیست کع!هست؟ چون خدا تو سوره منافقین میگه:«وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا یَسْتَغْفِرْ لَکُمْ رَسُول.....چون بدیشان گفته شود بیایید تا پیامبر خدا براى شما آمرزش بخواهد سرهاى خود را بر مىگردانند و آنان را مىبینى که تکبرکنان روى برمىتابند!» من از این نتیجه میگیرم که واسطه قرار دادن کسی پیش خدا بقول تو"نادیده گرفتن عزت خدا"نیست دلیل اینکه خدا حالِ منو درک میکنه نیست!وگرنه خدا کسایی رو ک راضی نمیشدن به "امرزش خواستن پیامبر برای اونا" متکبر نمیدونست و مذمتشون نمیکرد! تازه خدا خودش به پیامبرش میگه برای مومنا طلب استغفار کن«... وَاسْتَغْفِرْ لِذَنبِکَ وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِـ...» من از اینا نتیجه میگیرم که توسل کردن چیز بدی نیست!
شیخ ابوالمیثم...یاد این افتادم: "شیخی به زنی فاحشه گفتا مستی هرلحظه به دام دگری پا بستی گفتا شیخا هرانچه گویی هستم آیا توچنان که مینمایی هستی؟" خو ببین واقعا انتظار نداشته باش من مث منطق دان یا چمیدونم اون عاغایون که میگی یا مث هرچی... استدلال کنم من به زوووور یه تصویر کلی از منطق و استدلال دارم! من فقد اونچیزی که تو ذهنم گذشته رو برات میگم: گفتی:"چون به حضرت زینب قسم خوردی نمیتونی بگی حق بزرگتری هست" من گفتم این حرف غلطه ! اینکه قسم بدی خدا رو بحق کسی یه چیز دلیه! بعد دوباره گفتی"خداکجای قرآن گفته که اگه از من چیزی میخواید واسطه قرار بدید"(ینی از ریشه رد کردی حرف منو) که من در جواب این سوالت( که به طور کلی تر میشه توسل کردن) یه سری ایه اوردم که توسل رو تصدیق میکنه.(که بعد طرح سوال رو عوض کردی و پرسیدی"خدا کجا گفته که بجای اینکه از من بخواید از واسطه بخواید." که البته من توضیح دادم که توسل خواستن از غیر خدا نیست) اینا رو گفتم که بگم "چی" که من قراره بهش برسم اینه: "خدا کجا گفته واسطه قرار بدید/توسل کنید" با توجه به اون ایه ها وقتی خدا به پیامبر دستور میده برای امرزش گناهاشون دعا کنه(19محمد)...میگه اگه میومدید از پیامبر میخواستید خدا قبول میکرد(64نسا)( و چیزایی که تو جواب قبلا گفتم..که گفتنش طولانی کردنه حرفه )ینی اینکه توسل کردن چیز بدی نیست! ببین این مسئله واقعا برای من بدیهه ینی من خودم قانع شدم:دی هزار بار نوشتم و پاک کردم ولی فک کنم هنوزم نتونستم اون اتفاقاتی که تو سرم گذشته رو برات گفته باشم:| این بحثا برام از این جهت جذابه ک باعث میشه درباره چیزایی که قبلا شاید بهش انقدر دقیق فکر نکرده بودم فک کنم و بقول خودت یه اشنازدایی عمدی(هرچند ناقص)شکل بگیره اما وقتی به نتیجه نمیرسه یا نمیتونم اون چیزی که میخام و بگم بیشتر سردرگم میشم و اعصابم بهم میریزه! حالا شیخ! یه جوری روشن کن منو که منور شم
حس برد و باخت ندارم اما نتیجه این بحث برام مهمه! چون برام مهمه ک اشتباه میکنم یا نه؟! من قبل از اینکه بخوام شنا رو قانع کنم باید خودم قانع بشم…! ینی موقع نوشتن جواب عملا خودمو قانع میکنم…نه کس دیگع رو ...چطور میتونم وقتی بارها این مسیری ک گفتی رو طی کردم و بیشتر مطمین شدم ب خود مقبولی استقامت نورزم؟ ولی بازم سعیم رو میکنم:) حالا... ازکجا معلوم این توسل کردن چرت نباشه؟ اصن توسل چیع؟چرا توسل ؟ و کی گفده؟ توسل شریک قرار دادن برا خدا نیس...بلکه واسطه قرار دادنه, من بعنوان فرد گناهکار کسی ک معصومه و خدا ازش به نیکی یاد کرده رو واسطه بخشیده شدن گناهم یا برطرف کردن خواستم قرار میدم حالا اصن این کار درسته!از کجا معلوم؟ اولا من میدونم ک قران کتاب حق نه صرفا بیهوده گویی و خدا چیزی رو بی دلیل نگفته! و خدا تو قران به توسل اشاره کرده در صورت قبول داشتن نظریه ی اول(حق بودن گفته های قران و از جانب خدا بودنش) و قبول اینکه این ایات اشاره به توسل داره توسل تایید میشه لبتاب در دسترسم نی و سختمه واقعا تایپ..غلط املایی داشتم ببخشید سعی مردم بتونم اون کاری ک خواستی رو بکنم امیدوارم موفق بوده باشم
منم در نهایت نا امیدی امیدوارم
چون مهم بود؛ سعیم رو کردم. اهووم خو من واقعا دستتو میبوسم ک گفتی سر فرصت الان ذهنم اشفته اس اشکال نداره ک موقع مناسب تری جواب بدم؟! میدونی ممنونم ازت که؟! نه؟!
:) __ اول از همه یه عذر خواهی به خاطر تاخیر...این چن وخ همه چی قروقاطی بود دوم خعلی به صوبتت فک کردم میدونی این خیلی وحشتناکه که یه کاری رو انجام بدی بعد از یه مدت خیلی زیاد یکی بهت بگه اصلا تو چرا انجام میدی؟ینی کلا از ریشه زیر سوال ببرت و تو مات بمونی؟! خیلی رقت انگیزه!!-البته شاید چون مدتها قبل این مسئله حل شده بوده دیگه سراغش نرفتم!- حالا هدف چیه واقعا؟ راستش هدف رسیدن به خواسته اس..!!و در اون لحظه من میخوام به خواستم برسم... دو تا چیز هست که میخوام اینجا بگم 1.این کاریه که خدا به ادم یاد داد که وقتی از کارش پشیمون شد و از خدا بخشش خواست اینکارو بکنه(سوره بقره) 2.اگه بخوام از دیدگاه قران و خیلی بالاتر از رسیدن به خواستم نگاه کنم به این مسئله میتونم بگم این راهیه که خدا برا رستگاری روبروی انسان گذاش(سوره مائده) بعد حالا در حاشیه ی همه ی اینا... به یه چیز خیلی جالبی هم برخوردم خیلی از جاها تو قران یه سری افراد اشاره کرده و گفته اینا هیچ شفیعی پیش خدا ندارن!(البته این خیلی تو حاشیه متن قرار میگیره ولی وقتی بهوشون برخورد کردم یاد این قضیه افتادم)