همیشه میگفتم
تو زندگی تلاش مهمه.
ما ب اندازه ی تلاشمون پاداش میگیریم
به نتیجه رسیدن مهم نیست!
اصلا تلاش کردن هدفه نه وسیله!
نتیجه همون تلاشه.
چرا خودمون رو برای نتیجه ناراحت میکنیم؟
اونروز
علی پرسید ب چی فکر میکنی؟
بعد من اشکام یهو ریخت پایین ؛گفتم:
به ایه " الذین ضل سعیهم"
ب اینک نکنه تمام تلاشای ما هیچ و پوچ باشه؟
نکنه فک کنیم داریم تلاش میکنیم؟؟
اونوقت دستمون ب کجا بند میتونه باشه؟
وقتی از صبح بلند میشم
تو اشپزخونه از این طرف ب اون طرف میرم
با شوق و ذوق غذا درست میکنم
هیچ کدوم از تلاشا و عرق ریختنا و سرپا بودنام
مزه ی بد غذا رو نمیشوره !
و من حس میکنم " اخسرین اعمالم" که تمام تلاشام "ضل"شده!
چرا؟
چیکار میشه کرد ؟