دیوانه

خدا همیشه به دیوانه ها حواسش هست

به فکر اونروز باش

خیلی خیلی وقت پیشا

اونوقتا که دیگه گذشته و شاید نیاد؛

وقتایی ک با جانا میزدیم بیرون و قدم میزدیم شهرو،

میرفتیم کتابفروشی؛میلک شیک میخوردیم و گپ میزدیم زیاد...

یه دفه که بیرون بودیم و حرف از دوست داشتنی بودن فلان پیرزن بود گفت:

من نمیتونم مثل تو نگاش کنم چون جوونیا و شر و شوریاشو دیدم.

حالا از اون روزا خیلی گذشته و هربار علی بهم میگه مادر(مادر بزرگ پدریم)چقدر مظلومه یاد این حرف جانا میوفتم.

من ندیدم شر و شوریای مادر رو اما شنیدم...

نمیشه از شنیده ها به قضاوت رفت اما فکر میکردم

چطور زنی ک هرسال با یه بچه ی شیرخوار

ب گوسفند ها میرسیده،شیر میدوشیده،کره میگرفته و زندگی رو به دوش میکشیده امروز انقدر خمیده شده...

چطور همچین زن جنگجویی که گاهی زبون تلخی میکرده

دعوا میکرده؛میجنگیده امروز انقدر اروم میتونه باشه.

ب این فکر میکردم 

به چی مغرور باید شد؟

به زور و صدای جوونی؟؟

به یال و کپال ؟

 

مایی ک هیچی ازمون نمیمونه...

موهای لخت و بلندمون سفید و کوتاه میشه

صدای بلندمون اروم میشه

و قدم های مصممون متزلزل میشه.

 

روزا میان و میگذرن 

همین روزایی ک به شغل بهتر، پول بیشتر ،قدرت بالاتر فکر میکنیم

یهو به خودمون میاییم و میبینیم

وقتشه به فکر وصیت نامه باشیم.

 

 

۴ موافق ۰ مخالف

اممم..هردفعه بهش فکر میکنم غصه ام میگیره. در حدی که بعضی وقتا دعا میکنم خدایا تو جوونیم امام زمان عج رو برسون، ظهور و ببینم. جزء یاران حضرت هم باشم بعد شهیدم کن :))

بعضی وقتا فک میکنم اگه بی بی مهربونی بشم برا نوه هام هم فانتزی قشنگیه. مثلا تو خونه ام یه حوض داشته باشم، یه باغ داشته باشم، یه کتابخونه بزرگ. روضه هم بگیرم خونه ام. و و و....

چند درصدش به واقعیت میپیونده واقعا؟ چند درصد آرزو های دست نیافتنی و دور و درازمون که 180 درجه با رفتار و منش امروزمون متفاوته واقعی میشه؟ واقعا کم....

اون فرض اول برام شیرین تره...

 

2: من میلک شیک نخوردم تا حالا :/ هی دلم میخواد بخورم ببینم چیه همه انقد دوسش دارن :)))

 

3: دلم بیرون رفتن با رفیق رفقا رو میخواد. شرایط کرونایی رو ندوست واقعا.

 

منم تا مدتها دوست نداشتم ب اون پیری برسم

و هنوزم همونطور.
اما میگم شاید جذابیت خاص خودشو داشته باشه.‌.‌مخصوصا اگ خوب و پر ثمر زندگی کرده باشی


خب بستگی ب بلند مدت یا کوتاه مدت بودن اون ارزو داره
مثلا من اگ الان بخوام ی سمند داشته باشم نمیتونم هرگز
ولی چندین سال اینده حتما میتونم.

اخلاقیات ادم هم فرق میکنه در گذر زمان‌.

حقیقا الان دقیقا یادم نیس میلک شیک چ مزه ای داش👀
شاید شکلاتشو پیشنهاد بدم،شایدم انبه🤔


امیدوارم هرچه سربع تر سلامتی برگرده🌱

تاشوری در سر هست باید شرور باشی...

زندگی رو در آن زندگی کن عشقه من 

خیلی لذت بردم حقیقتاازنوشتنت...

ولی اینکه اینده ای که نیومده رو الان تصور کنیم که چی میشه پیر میشیم کوچولو میشیم وووو 

من به شخصه دوس ندارم😂ولی تورو دوس دارم😍

اینم حرف قشنگیه...
ولی باید ی توازنی داشت
و مغرور نشد برا چیزی ک موندنی نیس .

منم دوست دارم :* :))

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
«دیوانه بودن همیشه بد نیست
میتوانی دقیقا وسط نقطه ی انجماد بایستی
و سرت از فکری شیرین گرم سوختن باشد:)»

این طبع که من دارم با عقل نیامیزد....

آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان