دوشنبه ۱۰ مرداد ۰۱
سوار تاکسی شدم
فقط اندازه کرایه تاکسی پول برداشته بودم و گوشیم و کلید.
مرد گفت
خرد ندارم ک بهتون بدم.
گفتم
موردی نیست صدقه بذارید
گفت
اخه ممکنه یادم بره....
راضی باشید مدیونتون نشم.
و فکر کردم چقدر خوب ک ادمهایی هستن ک هنوز درگیر این مسائل باشن.
نمیدونم من خودم چقدر حساسم،
هرچند سعیم رو دارم.
ولی وقتی پشت چراغ قرمز ماشین ها لاینی ک خروجی داره رو بند میکنن
به حق الناس فکر میکنم.
وقتی دو روز تمام برای یک جلسه میدوم و فقط دو نفر میان
فکر میکنم چطور ممکنه انقدر راحت رد شد؟؟