دیوانه

خدا همیشه به دیوانه ها حواسش هست

بازآ که روی در قدمانت بگستریم

تا حالا به «قدم رنجه فرمودید » فکر کردید؟

چقدر تصدق و قربان صدقه دارد؟

انگار این تعارف ، زنی باشد با موهای مصری و لب های نیمه باز و منتظر

و انگشت های کشیده به طلب و چشم های عاشق...

که چارقد گلگلی دارد و قوری گل سرخش چای لب سوز.

معشوق که از راه می رسد 

آن دست های منتظرش را می کشد به صورتش،

نیم نگاهی به خستگی قدم هایش میکند 

و زمزمه برمی دارد:

«تصدق قدم هایت شوم که رنجه‌شان کردی!

بنشین،

بنشین برایت چای بیاورم،

قربان قدم هایت بروم که آمدی آخر.»

اصلا برای همین است نباید بیخود خرج کرد این تعاریف را،

اسراف است ؛بیهوده به کوچه ریختن زمزمه ی عاشق...

۳ موافق ۰ مخالف

آخ که چقدر حرف ها مونده در این زمینه بگیم که چه الفاظی به کار بردنش برای هرکسی، اسرافه:)

قشنگ وصف کرده بودی. 

اره.

خیلی ساده از کنار واژه ها میگذربم.
ممنون

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
«دیوانه بودن همیشه بد نیست
میتوانی دقیقا وسط نقطه ی انجماد بایستی
و سرت از فکری شیرین گرم سوختن باشد:)»

این طبع که من دارم با عقل نیامیزد....

آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان