دوشنبه صبح اینجوری اغاز شد که خانم نون شما برید دوم.
چندتا از پسرا رو بردن کلاس دخترا که تعداد تعدیل بشه.
و یکی از همکارا اوکی شد ک برن پایه اول💔
عمیقا دلم براش میسوزه🥺
ولی امیدوارم بچه های خوبی باشن و کم اذیتش کنن...
هم زینبو هم این همکارمون رو.
همچنان نگرانم برا مدیر،
میدونم و امیدوارم که ماژول جدید پیوند قراره کلی کار بکنه...
دیگ اینک یه کارگاه هم با بچه های پیش دبستانی فبک برداشتم
ک استرسشو دارم...
ولی ب خودم گفتم من قراره انجامش بدم💪
و اینو برا خودم باز نگه داشتم ک این سه جلسه اگر مطلوبم نبود
فقط کافیه به خانم ش بگم برم با بچه های سن بالاتر.
و دلداری میدم خودمو باهاش
قول یک فبک دیگه هم برای مجموعه تربیتی دادم:))
به خودم قول دادم.
برای ارزش هام:)
از بچه های کلاسم بخوام بگم،
باورم نمیشه دارم لذت میبرم از بودن باهاشون🥺🥺🥺
انقدر پارسال نگران بودم که نکنه مال معلمی نیستم،
نکنه قراره تمام عمرم تو این حرفه با غصه بیدار بشم و بخوابم.
نکنه قراره به این کوچولوها ب چشم ملکه عذابم نگاه کنم
و هزار نکنه ی دیگه ک باهاش دهن همه رو سرویس کردم ...
ک الان برام غیر قابل باوره!!!
اینجوریم که سال شروع نشده برا همین خوش میگذره😂
و باز میگم والاع پاسال همین موقع میگفتن پخ میزدی زیر گریه!
و غیر قابل باوره برام ک من دیشب با یکی تلفنی بحث کردم
حواسم بود ک داداش بخشی از اینهمه واکنشت اختلالات هورمونیه
بعد امروز همچین روون و رها با بچه ها میرفتیم جلو و دعوا کردن و صحبت کردیم
هی دعوا میکنن هی صحبت میکنیم😂
قشنگ اینجوریم ک خب رواله دیگ اینا😂
من حرف میزنم پشم حسابم نمیکنن ولی طبیعیه😂
رهام خلاصه و در حال اقدام.
اینک انجامش میدم رو دوست دارم:))
۱.قصه خوندم
ازشون خواستم رفتارها کارایی ک دوست دارن و دوست ندارن رو گروهی بنویسن ،
شدن قوانین کلاس،تعهد گرفتم ازشون😅
۲.همه نوشته بودن «دوا دوست ندارم» دعوا ینی:))
همه هم موافق بودن ولی دریغ از انجامش داشتیم سرش بحث میکردیم
نظر میدادن
یکی از بچه های جدید گفت خانم ما بابا و عمومون و فلانیمون دعوا کنن؛
شوکه شدم اصلا!!
ارزشه اصلا براشون بعد من دارم تیکه میکنم خودمو ک اینو تبدیل ب ضد ارزش کنم!
قشنگ مسیر طول و درازم خورد تو صورتم:))
۳.همین بزرگوار ب مناسبت تولدش برامون کیک اورده بود
به بچه ها گفتم یه حرف و ارزوی خوب بهش هدیه بدید:)
علیِ ابرازگرم ی بیسکوییت درآورده میگه میشه اینو بهش بدم :))
من اگ یذره بتونم بین شما جریان مهر برقرار کنم چه شود:))
۴.دموکراسی تقریبا داریم پیش میریم تو خیلی چیزا
و فکر میکنم براشون خیلی جالبه!
چونه و بحث نداریم الحمدلله:)
یا میگم انتخاب کنید کی حرف بزنه چشاشون برق میزند!!
خلاصه که جشن دارم برا این قدمام...
و کاش چیزی براشون افزوده بشه تو این مسیر🥺
و از طرف دیگ وقتی نگاه میکنم چقدر شبیه صالحه ی پارسال نیستم
و چقدر پارسال شکننده و ضعیف شده بودم
چقدر واداده بودم
دعا میکنم برنگردم💔😢
همین.
دعا کنید چیزی اضافه کنیم به دنیا، چیز های خوب!!!
من ترس دارم ازینک افزودم ، ارزش نباشه💔