برنامه کلاسی رو وقتی بردم وصل کنم
بهشون گفتم بچه ها خرابش نکنید
کلی زحمت کشیدم درستش کردم مواظبش باشید
اونروز اول ساعت رفتم سر کلاس دو سه نفر از بچه ها میگن
خانوم میلاد اینجاشو کند
خانوم میلاد اینو کند
-عکس العمل میلاد این بود که نه فلانی اینجوری کرده و اینا-
بقیم هی تکرار میکردن که نه!میلاد بوده
مثل همیشه که ازین حرفا میزنن گفتم بچه ها من دوست ندارم خبر کشی بشنوم!
یهومیلاد خودش اومد جلو با اعتماد به نفس گفت من کندم!
گفتم پیش میاد بیا بعدا با چسب بچسبونش
و تموم.
فرداش اومد گفت خانوم چسب اوردم بچسبونمش
و برام شگفتی داره که این بچه اینو باخودش از صبح حمل کرده تا فرداش که چسب اورده!
و این صحبت استاد میاد تو سرم
که اگه میخوای اثر بذاری اثر بگیر ازشون
و فکر میکنم این نتیجه ی اون اثریه که من از میلاد گرفتم!
که اگر اوضاع همینطور پیش بره میام میگم داریم چیکار میکنیم