يكشنبه ۳۰ آبان ۹۵
عشق نور است و خدا هم به یقیین عشقدسته ای نور برای دل من کادو بیاور :)صالحه.ن
يكشنبه ۳۰ آبان ۹۵
باید کسی باشدکه دلش تنگ شود برای فروغ خواندن هایت...یا کسی که لحظه ی رفتن؛ کفش هایت را که پا زدیصدایت کند بگوید:"مواظب خودت باش !"و گرد خوشبختی بنشاند روی صورتتبالاخره نمیشود که هیچکس نباشد!!هنوز خوب هایی هستند...که بی منت دوستت داشته باشند...صالحه.نپ.ن:هنوز خوب هایی هستند!!...این روزا آدم خوب زیاد میبینم...خیلی خوبه:)
يكشنبه ۳۰ آبان ۹۵
صدام زد:+صالحه جان...-جانم؟+بیا عزیزم...نیت کن و روزی معنویتو بگیر...درِ جعبه ی استوانه ایِ آّبی رنگش رو باز کرد"رزق معنوی"...چشامو روی هم گذاشتم و دست بردم توی جعبه...اشکم ریخت...چشام تار شد...+باور کن صالحه جانم ...باور کن...لبخند زد و رفت!صالحه.نپ.ن:هرچند...«قسمتم نیست هم آغوش ضریحش باشم...»
جمعه ۲۸ آبان ۹۵
پاییز طوفان به راه انداخته...
و آشوب در منزبانه میکشد
خدایا...
هستی دیگرنبض میزنی زیرگلویم...
در این بوران میشکنم...
بیشتر هوایم را داشته باش...صالحه.ن
پ.ن:حسبنا الله...
پ.ن۲:آشوبم...خیلی زیاد محتاج دعاهاتون
جمعه ۲۸ آبان ۹۵
قلمم؛ از برکت افتاده است...نمیشود بیایی؟؟؟صالحه.نپ.ن:این عاشقانه ترین التماس شاعر است...
جمعه ۲۸ آبان ۹۵
هوا گرفته...زمین بغض دارد...و او که "همه" است...هنوز نیست!صالحه.نپ.ن:اللهم عجل لولیک الفرج
پنجشنبه ۲۷ آبان ۹۵
بعضی ها آنقدر خوبند...که انگار خدا ؛کمی بیشتر از روحش در آن ها دمیده است...صالحه.ننقل قول نوشت: چنین خوب چرایی؟"سعدی"پ.ن:حستون به عکس چیه؟
پنجشنبه ۲۷ آبان ۹۵
بیا بنشین...
بگذار عکسی صامت بمانیم
و همچنان...
سراسر خوشبختی!
صالحه.ن
صالحه نوشت:آنقدر نزدیک که زانویت به زانویم بگیرد!
پ.ن:خوشبختی :) همون چیزیه که داریمش همه و نمیبینمش خیلی وقتا...
چهارشنبه ۲۶ آبان ۹۵
دست هایم را رو به آسمان بلند کردمپاهایم زمین را گم کرد...صالحه.نپ.ن:نمیدونم تا حالا گذاشتمش یا نه؟تو دفترچه ی متنای کوتاهم یافتمش:)واسه پاییز94
چهارشنبه ۲۶ آبان ۹۵
صاد نون