دیوانه

خدا همیشه به دیوانه ها حواسش هست

دل در دلم نیست

آقای گل های نرگسی...
چقدر بوی شما پیچیده در زمستانِ انتظارمان!
کجای این دنیا...
پسری دست مادرش را بوسیده است ؟
کجای این جهان پدری فرزندش را در آغوش کشیده  ؟
کدام دست ؛ چترِ آشوبِ هوای طوفان زده ی کسی شده؟
و یا کدام لبخند ، صدقه ی جاریه ی کوچه های بی کسی؟
آخ...دل در دلم نیست
بگویید کجا قدم خوبی برداشته اید ؟؟





صالحه.ن

پ.ن:اگه هر کس یه قدم کوچولو برداره برای خوب تر شدن...؟!
۹ نظر ۰ موافق ۰ مخالف

خدا را شکر که داریمت

سلام پدر:)
جای خالی ات چقدر توی چشم میزند!
این "نیستی" تمام "هستی" را زیر سوال برده...
حواست هست دیگر؟
ندبه های مانده در گلو را...
فریاد های بی صدای بغض را؟
پدر؟
همین قدر که حواست هست؛
همین قدر که نگاهمان میکنی
همین قدر که دعایمان کنی خوب است
خدا را شکر که داریمت :)




صالحه.ن
پ.ن:«شیرینی فراق کم از شور وصل نیست...گر عشق مقصد است خوشا لذت مسیر»فاضل نظری

پ.ن:گاهی اوج عشق صبوریه:) اینکه بسوزی و دم نزنی..
۵ نظر ۰ موافق ۰ مخالف

دلــ تنگمـــ

تق،تق...
همسایه جان هستید؟
بغض آورده ام...
می خرید حال خرابم را؟
اندازه ی یک دل سیر باران... 
دلـــ تنگمـــ... !
دلتنگی های کشیده ی پر سه نقطه...



صالحه.ن

پ.ن:این صرفا ی بغض نوشت بود و هیچ گونه ارزش دیگری ندارد!
۱۷ نظر ۰ موافق ۰ مخالف

ایها الغریب

ماراببخش ایها الغریبکه هنوز آفتاب سایبان محبتتان است!صالحه.ن
۲۳ نظر ۰ موافق ۰ مخالف

دیگر هیچ مدینه ای بی او شهر نیست

زین پس...هیچ "مدینه" ای بی او"شهر" نیست!آنکه دنیاگِرد سرش میگردید!صالحه.نپ.ن:تسلیت میگم بهتون... بعدا نوشت:ی مداحی قشنگی هست""یه مدینه یه بقیعه... ""این منو میبره تو مسیر شلمچه...با بچه ها میخوندیم:)شاید برا اینه ک انقدر برا من دلنشینه؟!خیلی التماس دعا لطفا...خیلی زیاد محتاجم...برا اشوب همه دعا کنید...
۱۵ نظر ۰ موافق ۰ مخالف

قصه به آتش رسیده است

چادرم چقدر بغض دارد...انگار مرور میکند خاطرات کوچه های مدینه را...آن وقت ها لااقل معجر نمیکشیدند...کجایی مادر؟!کار از کوچه و سیلی و خاکِ چادر گذشتهقصه به آتش رسیده است...صالحه.ن
۱۵ نظر ۰ موافق ۰ مخالف

کرب و بلا

گریه های وسط سینه زنی دست خودم نیست حسیننام این "کرب و بلا"یت جگرم سوخته است...صالحه.نپ.ن:شور میخوند و آتیش میزد تمام وجودتو...«بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا...»
۸ نظر ۰ موافق ۰ مخالف

خودت فقط...

به جان بغض ها...به جان این همه غروبکه حال بغض من به گریه خوش نمیشودخودت به حال درد من نگاه کن...خودت... فقط خودت مرا دوباره رو به راه کن...صالحه.ننقل قول.نوشت:«کسی چه میداند شاید یاسین همان یا حسین است که بی سر شده است! »" علامه طباطبایی"
۶ نظر ۰ موافق ۰ مخالف

تکرار

هر قنوت خدا دست میکشد روی سرم و میگویدگریه نکن بنده ی من..نوبتت میرسدو من بیشتر هق میزنم!من گریه میکنم و خدا درگوشی به فرشته ها میگویدکه چقدر آرایه های تکرار را دوست داردو باز قنوت من "اللهم ارزقنا شفاعه الحسین" میشود وبغض و اشک...صالحه.ن
۶ نظر ۰ موافق ۰ مخالف

هست؟

امروز جمعه که نیست....؟هست؟؟؟پس چرا اینهمه غم دارد؟!صالحه.ن
۱۰ نظر ۰ موافق ۰ مخالف
«دیوانه بودن همیشه بد نیست
میتوانی دقیقا وسط نقطه ی انجماد بایستی
و سرت از فکری شیرین گرم سوختن باشد:)»

این طبع که من دارم با عقل نیامیزد....

آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان