دیوانه

خدا همیشه به دیوانه ها حواسش هست

ایوب بود!

کی گفته بی خبری خوش خبریه؟!

بی خبری یه هوای مه الوده؛

ک نمیدونی قدم بعدی رو کجا قراره بذاری؟

ک با هر قدم یکبار می میری از ترس مردن...



نقل قول نوشت:

چند گویی قصه ی ایوب و صبر او بس است!

بیش از این ما صبر نتوانیم او ایوب بود!


۴ نظر ۰ موافق ۰ مخالف

درختای بلوط


عکس و تصویر گــاهی صبح ها زودتر از تمـــام پرندگان پریده ام، از خوابی که ٺـو در آن ...


وسط طوفان ایستادم؛

موهام شلاق میشه روی صورتم

و هرقدر می دوم نمیرسم.

چیزی تو گلوم راه نفسو بند میاره

چیزی شبیه بغض.

زمزمه میکنم:

بیا به بارون فکر کنیم 

به شبنم روی شمعدونی...

به قفس سفیدی که توش عشق زندانی شده!

بیا اروم باشیم و قوی

مثل درختای بلوط، با ریشه های محکم.


۲ نظر ۰ موافق ۰ مخالف

ما قطَعتُ رَجائِی مِنکَـ

الله لطیف بالعباده


داره اتفاق میوفته؛

ماهی ک وسط دریا رسیده بود

کم کم داره جزر و مدشو اغاز میکنه...



پ.ن:

من جان!

بیا دلگرم باشیم،به خدایی ک حواسش همیشه به دیوونه ها هست.

۲ نظر ۰ موافق ۰ مخالف

چو تخته پاره بر موج

شده حس کنی

به هیچ جا تعلق نداری؟!

۴ نظر ۰ موافق ۰ مخالف

پدرم نام کوچکش کوه است

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

ساقی بده پیمانه ای

بابا نوشابه میریزن

صدا میزنم: بابا!سلااامD:

یه لیوان دیگه میریزن پر ک شد شیشه رو میذارن جلو من لیوانو میدن امیرعلی!

میگم باباااااااا…واقعا کههههه…این بدترین کاری بود ک میشد با من کرد!!!

علی میخنده : بده من برات بریزم!!


اصن لذت نوشیدنی ب اینه ک برات بریزن:دی

سر سفره هر کی نوشیدنی برمیداره من سریع لیوانمو میذارم کنارش.

دیگ اسمم بد دررفته سر این قضیه؛خانواده برام نمیربزن ک هیچ!

تازه منو ساقی میکنن:/

۶ نظر ۰ موافق ۰ مخالف

میگذریم از کنار هم آرام.


کسی رو دیدم ک ی روزی برای دیدنش هیجان زده میشدم.
تو حیاط میچرخیدم و اخوان ثالث میخوندم...
و حالا؛درست زمانی ک ن انتظارشو کشیده بودم
ن تو اینه لبخندی تنظیم کرده بودم
دیدمش!
متفاوت ، تازه ،با شکوه…
اما دیگه ن هیجانی بود و ن تقلایی برای رها شدن نفس…


پ.ن:دلم خاست عاطفه باشه تا براش تعریف کنم و بخندیم.
بعضی چیزا از دهن میوفته اگه نگی…

۴ نظر ۰ موافق ۰ مخالف

ازینا:)

ساجده:تو منو نداشتی میخاستی چیکار کنی؟

من:عاره واقعا!من تو رو نداشتم چی میکردم؟

۰ نظر ۰ موافق ۰ مخالف

اندر احوالات مهمونی

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

جیغ جیغوی کی بودم من؟!

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
«دیوانه بودن همیشه بد نیست
میتوانی دقیقا وسط نقطه ی انجماد بایستی
و سرت از فکری شیرین گرم سوختن باشد:)»

این طبع که من دارم با عقل نیامیزد....

آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان