قبلا فکر میکردم پاییز
حتمامردی بلند قد با پالتوی مشکیست
که کلاه سیاهی روی سر میگذارند و
هر عصر
کافه ی خیابان پایینی را به مقصد باران ترک میکند
حتما پیدا گز میکند تمام شهر را
و خوب بلد است شبگردی های زیر باران را
ولی حقیقت این است:
پاییز؛ همین مرد باغبان نارنجی پوش است
با همین صورت گرد و چشم های مشکی
با همین موهای سیاه که از کنار کلاهش بیرون ریخته
پاییز همین مرد خوش خنده است
که وقتی نگاهت میکندلبخندش محال است بی جواب بماند...
شاید هیچوقت کافه نرفته باشد
هیچ وقت دیزره نخوانده باشد
حتی شبگردی هم نکرده باشد
ولی مهم نیست...
این لباسِ نارنجیِ باغبانی
بیشتر از آن پالتوی بلند دلبرش کرده است
چقدر جذاب تر شده معشوق من :)
صالحه.ن
پ.ن:شما چه تصوری از پاییز تو ذهنتون دارین؟