دیوانه

خدا همیشه به دیوانه ها حواسش هست

خدای انار

"...ترجون من الله ما لا یرجون..."

همین ک بشدت امیدواریم بهت 

غیرممکن میکنه گزاره های منفی رو :)


ــ

میدونی لبریزم از نور

و کاش هیچ قیدی نبود تا بی پروا باشم...


ـــ

برای بعدهای خودم:

به یاد بیار ک چشم هات اگ به اشک نشست 

همون چشم هایی هست که معجزه دیده!

به یاد بیار که لبت اگ به گلایه باز شد

همون دهانیه ک گفت "جزتویی" ندیده،و حتا در غم،

|ـبرایـ ـبعد ـهایـ ـخودمـ ـکهـ ـبهـ ـشکر ـپیشانیـ ـبهـ ـخاکـ ـمیسایمـ |


ــ

یسری چیزا انگار واژه نمیشه،

یسری مفهوم تو ذهنمه ک لمسشون میکنم

به واضح ترین حالت لمس کردن

اما همین ک دفترمو باز میکنم ک بنویسم 

لباسی در خورشون پیدا نمیکنم...


ــ

دعا کرد برام:

عاشق بشی:)

ازاون عشقا خدا تو رو تو خودش حل کنه


ــ

صدام زد مربا!

مونده رو دلم بهش بگم،دلم مربا بودن با تو را میخواد:))


۷ نظر ۰ موافق ۰ مخالف

امشب و این لحظه

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

مَقصُود



+به قاعده ی یک دست که پیچک میشه دور شونم

در امن ترین کنج جهان جا میگیرم😌

و خداروشکر 


++اشکام قطره قطره میریزه و شعر میشم.


+++عشق اگه شکل داشت

مثل مرد پیرهن نارنجی امشب بود

یه ظرف برنج حضرت داشت قاشق قاشق بین تک تک ادما پخش کرد

پوست افتاب سوخته ای داشت و لاغر بود

وقتی به زائرا ادرس میداد و اشاره میکرد به صحن ازادی

حس میکردم داره عشق بازی میکنه...

کف دست دوستم برنج ریخت،

دوستم عطرشو بو کشید و شیرین گفتـ

:"شدیم مثل کبوتراش " و لبخند زد😊💚



++++پیر نشید!شما مسئولید در مقابل افرادی که دوستتون دارن

باید مواظب خودتون باشید

باید پیر نشید

باید خوب باشید!

نه اینک فقط تا وقتی که جوونید خوبید،یا تا وقتی که حالتون خوبه میخوان شما رو،

نه!

این یه گزاره ی خودخواهانه استـ

اما کسانی که دوستتون دارن تحمل رنج شما رو ندارنـ

ما مسئولیم نسبت به روباهی که اهلی میکنیم

نسبت به گلی که تو حباب داریم

و رنج ماست که بهش اسیب میزنه



+++++

چله نشستم که خدا زیباترین چیزا رو برامون رقم بزنهـ

دلبر گفت خدا از شنیدن خسته نمیشه 

و من دهن باز کردم به خواستن ازش...

این روزا،

روشن میشم دائما،

و قدم قدم پا جلو میذارمـ 

این که خیلی چیزا دارم که بخوامشون قشنگه

یه حالیه که همین لحظه که پر میزنم و اوج میگیرم

مرگم رو تصور میکنم و سعادتمند مردنم رو...

چون سخت گرم زندگی کردنم...

خدا لوتی طور هوامونو داره😃

ماهم چاکریم😄

۸ نظر ۰ موافق ۰ مخالف

ای خیرکننده ی امور

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

بلا سهم ِعاشقه؟

دیوونه دوستت داره

حرف از عناد بود،
یاد کج بحث گفتناش افتادم،خدایی از رو لجبازی نیس😅
واقعا درک نمیکنم یوختایی!
ـ
دیروز صبحونه الهه سادات پیشمون نشسته بود
بهش گفتم صبحم بخیر شد دیدمت❤
و چقدر دیروز روز بخیری بود😌
ظهر که با رفیقجان گذشت
غروب که با خانواده
و شب که با جان ِدل بخیر شد.
اونقدر ک بعد مدتها هی غش غش بخندم و موهام بریزه تو صورتم
اونقدر ک از از حواس پرتی راه گم کنم😅

ـ
امیرعلی بغلم کرده محکم فشارم میده از این بغلا که میچسبه
کوفته قلقلی به روم نمیاره دلش تنگ میشه اما میشینه روپام بلند نمیشه منم لپشو گاز میگیرم😁
 بالاخره شیوه های رفع دلتنگی متفاوته😁
😁
ـ

میگم من نمیفهمم چطور میتونه این سختی رو دوس داشته باشه خو
میگه خب عاشق نشدی😊

ـ
سر ناهار نگام میکنه چشمک میزنم بهش 
یهو جیغشون میره هوا 
میگم بااباا این کارا چیه چشمک بود فقدا😂
از دست رفتگانند.
بعد منو ک دوس دارم کوالا باشم درخت بغل کنم مسخره میکننـ
خو چـرا؟
۶ نظر ۱ موافق ۰ مخالف

دیوانه مینویسد

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

و تو زنی جنگجویی

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

ببار از آسمان صاف

دلم دیوانه بودن با تو را


رستاک جان ِحلاج میخاند:

بهم گفت این صندلی خالیه؟

بهش گفتم این صندلی مال تو...

و فقد این ادمه ک میتونه این جمله ی بشدت معمولی رو 

با این حس بگه!😂 عاخه چرا اینجوری بهش میگه مال تو؟😂



نشدن هم گودال عمیقه،که جای خالیش پر نمیشه با بودن هرچیزی.

مثلا من الان دلم بغل ملیکا رو میخواد

بلند بلند اواز خوندنو میخواد

بیرون رفتن از این اسارتگاهو-😅- میخاد

حیاط خونمونو میخاد

یخ در بهشت میخاد

یه خواب مفید و عمیق میخاد

و خب هیچکدوم حاصل نمیشه دیه!


دیشب خواب پسرخالمو میدیدم😂

جزئیات خوابم خیلی دقیق بود

در این حد که عینکشو و ساعتشو استایلشو نشستنو همه چی!

بعد بابام درباره چیزی قانعش کرد ک منم تو خواب قانع شدم!!

حتا حس میکردم تو خواب ک همراه ناهار،سالاد شیرازی داریم😂

-نه ناهار خوردیم ،نه ناهار درست کردیم،فقد حس میکردم😂-


اقا پشه ها امونمو بریدن!ـ جای سالم ندارم😒

خدایا

میشه از پشه ها بکاهی و به خوشیه اب و هوا بیفزایی...؟


یکی از بچه ها پرسید

چه مشکلی داره دختر چادری روسری قشنگ و جذاب بپوشه؟

و شروع کرد اونیکی ک بله بنظر من مشکل داره...

 پرسیدم یعنی چی؟

اونیکی گف:ینی اینک تو الان روسری زرد سرته خوب نیس😞

منم خندیدم که عجب!


اونروز ب بابا میگم 

چقدر رنگ کمه تو شهر بابا!

میخنده که:اون رنگایی ک تو میخوای بله!😁

بهرحال من احساس وظیفه میکنم از بی رنگی شهر کم کنم😁


۱۳ نظر ۲ موافق ۰ مخالف

روشنم دار به امکان ِشدن😌

غر زیاد دارم،

ولی خب بدم نیست اوضاع:)👀


دیروز خوب شروع نشد

و اتفاقای قشنگی نیوفتاد تقریباـ😥

اونقدر که هرچقدر فکر کردم لابه لای غرغرام براش یه اتفاق قشنگ تعریف کنم پیدا نکردمـ

اما شب وقتی داشتیم تلفنی حرف میزدیم

دیدم پرسیده که روز خوبی داشتم یا نه؟

و جای تعجب نداره که جوابم

 به پاس شکر گذاری حالی که همون لحظه توش داشتم مثبت بود.☺

امروز اما،

 بخیر بود 😌


راستش فکرش رو هم نمیکردم

اینطور ناگهانی

 درگیر حل کردن یکی از دغدغه های بزرگ ذهنیم بشم

سوار خیالم انگار،

خب من در باورمم نمیگنجید ک انقد "شدنه" نزدیک باشه.😊

اما  این چند وقت ( که داره گردونه به شدن می چرخه)

خوب یاد گرفتم که:

"در ره منزل لیلی که خطر هاست دران 

شرط اول قدم ان است ک مجنون باشی:)"😉

اگ این جنون نباشه به تن نمیخری سختیش رو...

و القصه همون که اول گفتم،غر زیاد دارم اما 

این نقطه که ایستادم جاییه که خواسته بودم:)

عمیقا خداروشکر 😍

دعا میکنم اون روزی رو که:

نسیم بوزه و شما محکم ایستاده باشید،جایی که خواسته بودید:))


از حسای بد دنیا میشه به وقتی اشاره کرد

ک یکی از عزیزام حالش خوب نیس و نمی دونم چیکار کنم براش...

شما چه میکنید؟

با لکه ی غمی که چرک مرده میشه رو پیرهن؟

علی الحساب دعا کنیم برای هم.


گفتم دعا،ـ

یک ساعت معطل اتوبوس بودیم، و بعد که رسید جا نشدیم و دوباره منتظر...👀

به طعنه گفتم اتوبوس بعدی رفت برا یک ساعت دیگه؟

گف ان شاالله میاد،ذکر بگید،دعا کنید...

دهنم کج شد:/😞😕

خب بالاخره میشه برای لکه ی چرک مرده ی غم  و اتوبوس نیومده دعا کرد یا نمیشه؟فرقشون چیه مگه؟که برا یکی دهنم کج میشه ؟

(هذیون میگم یا چی؟😂😞)


شاعر میفرماد:

مقدار یار همنفس جز من نداند هیچکسـ

ماهی که بر خشک اوفتد،قیمت بداند آب را.

وسلام علیکم و رحمه الله و برکاته😁✋

۳ نظر ۰ موافق ۰ مخالف

آشفته نویسی 2

رفتم ارایشگاه موهامو کوتاه کنه

می بینم داره یه کارایی میکنه:دی

بعد نشونم میده ک با حوصله لمه گذاشته برام

فک میکنم این فرق هنره!

این ذوق داشتنه اس که متفاوت میکنه کارا رو

بعدتر باز فک میکنم

تو کارم هنرمند باشم کاش:)


با زهرا رفتیم کافه کتاب

خلوت خلوت نشستیم کپ زدیم

من گفتم اون شنید اون گفت من شنیدم

و سیر نگاهش کردم دلتنگیام بره پایین

کاش بهش میگفتم چقدر دوسش دارم..

بذا پیام بدم الان بگم-دادم-

بعدشم رفتیم کلیدر ...

#مکانِ امنِ دوست داشتنی


اقا چقد هوا ناجوانمردانه گرمه

مردیم باباع

خدایا روا مدار!


از قبلنا مونده تو گلوم بگم الان:

ارزوها واقعی میشن:)

امیدوار باشیم

اما انتظار نداشته باشیم مث خیالات ما باشن

اولین بار که سوار رویام شدم بغض داشتم از غم اما.


باور کنید به تاثیری ک روی ادما میذارید

ایمان بیارید به قدرتتون:)



+

اقا دلم بدجور تنگ تک تکونه!

نگار-مریم-میثم-مهناز-پاییز-جاری جان

اونروز نگار گف دلش برا وختایی ک دوست وبلاگی بودیم تنگ شده!

جای تاسف داره ک راه های ارتباطی بیشتر به جای اینکه نزدیکترمون کنه دورترمون  کرد...

و خب

این تقصر منه حسابی!

بیام تک تکونو بخونم غرق لذت شم و قربونتون برم خب..






۸ نظر ۰ موافق ۰ مخالف
«دیوانه بودن همیشه بد نیست
میتوانی دقیقا وسط نقطه ی انجماد بایستی
و سرت از فکری شیرین گرم سوختن باشد:)»

این طبع که من دارم با عقل نیامیزد....

آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان