نقد کنید بکوبید کیه ک توجه کنه ببین اصل شعر همون1 بود میگم حوصله کن حالا دسته پاییز اومده برگا ریخته ولی باز سبز میشه حوصله کن!! من منظورم صبوری و حوصله کردن بودن کلا و این گل و گلدون و چادر و پاییز و اشوب و غیره همش میخاستم اینو برسونه با مثالش ک پاییز باشه و اما درباره ی تکرار من منظورم تاکید بیشدر بود و حذفشم میتونم بکنم...
نوش جان:) ببین دقیقا این همون چیزیه که عاشقشم... این ویژگی منو روانی میکنه.... اصن دیواانشم من یه چیز میگم بعد تو باتوجه با شرایط و دیدت یه چیز(حالا نه خعلی شوت) برداشت میکنی... بنظرم این راز جذابیت یه متنه... که هرکس بتونه برداشتی ازش داشته باشه قرار نی صرفا تو برداشت منو داشته باشی برا همین طولانی نوشتنو دوس ندارم اینکه منظورمو املا کنم به خاننده بنظرم خوب نی و حالا اینکه میگی "چیشده حوصله کنیم؟" همون بالاس من الان بگم (مثلن) عشقت میاد حوصله کن!! فلانی که عشق نداره میگه زر نزن شر نگو:/ اما من اومدم یه مثال کلی زدم میگم ببین عزیز جان همونطور که امروز بخاطر انقلاب پاییز برگا ریختن تو هم اگه مشکلی داری با صبر کردن و دوباره بهار میاد و سبز میشن و مشکل تو حل میشه دارم در خوبی حوصله کردن و صبر داشتن میگم... آشوب خزان مثالمه میثم...
ینی دی؟؟ اشوب خزان... پاییز یه حالت خاصی داره برا من یه حالت اشوبی... یه شلوغ پلوغی... اصن نمیدونم چوطوری حسمو بگم شبیه فیلمای درام که یه حالت سبز ابی دارن یه حالت سردی!!! بعد تا اخر فیلم انگار تو نیمه خواب بودی اشوب یه صفته برای خزان مث زیبا ...سرد... شاید من نتونستم حسمو منتقل کنم