دیوانه

خدا همیشه به دیوانه ها حواسش هست

نبودنت سنگین است

پل های مدیسون کانتی


دارم سعی می‌کنم از تو دل بردارم، نمی‌شود. نبودنت سنگین است. وزن حسرت در جان آدمی برابر اهمیت چیزی یا کسی است که از دست رفته است. چنان چیز مهمی به سهولت از دست نمی‌رود و اگر برباد رفت یعنی با کمی بهبود و تغییر، دوباره به دست نخواهد آمد. به "پل‌های مدیسون کانتی" فکر می‌کنم. هزار بار دیگر هم آن دو نفر را کنار هم بگذاری شاید باز نتیجه همین باشد که شد. گاهی دیر می‌رسی، به شکلی لعنتی به آن که باید می‌رسیدی، دیر می‌رسی مثل من که انگار دیر رسیدم به تو. چیزهایی هستند در جهان برای نشدن، زیبایی‌شان اصلا از همین تراژدی «نشدن» نشات می‌گیرند. می‌شود پذیرفت و گذشت. گذشت و گذاشت خاطره‌ای باشند که تا همیشه جانت را روشن کنند، شاید هم از یاد ببری نشدن، ناگزیر بوده است و در مغاک حسرت، گرفتار بیایی. زیر سایه‌ی حسرت، گاهی گذشته برایم چنان زیبا شده که هر رویدادی در زمان حال برابرش رنگ باخته، مثل همین حالا که حسرت پا روی شانه‌های حافظه می‌گذارد و خود را تا خیالی بالا می‌کشد که به تو ختم می‌شود.

ص 69


📘سمت آبی آتش

📗#امیرحسین_کامیار

📓#نشر_هیرمند


❗️پل‌های مدیسون کانتی: یکی از پرفروش‌ترین رمان‌های قرن بیستم، نوشته‌ی رابرت جیمز والر که از روی آن فیلمی نیز با همین نام ساخته شده است.

۰ موافق ۰ مخالف
اگه کسی باشه و بعد نباشه آره. اما اگه کسی نباشه و بعد هم نباشه چی؟ نظرت چیه؟ چی به فکرت میرسه؟

نباشه و بعد هم نباشه؟!

مثلن ممکنه:نبودن کسی ک هیچوقت نبود سنگین تر باشه و حسرت بار تر…[بقول بنده خدا:برای تموم وقتایی نگذروندی باهاش،بوسه هایی رخ نداده،حرفایی ک نزدی و...]
دل کندن از کسی ک هیچوقت نبوده؟
گاهی دلکندن ؛دلکندن از "بودن "کسیه.گاهی از"خودش".کسی ک نبوده ،لازم نیست از بودنش دلبکنی:)
اما کسی ک هست یه جور هست.
اما اونی که نیست هزار جوره هست.
وقتی ک نمیدونی مزه ای چطوریه هزار طور میتونی تصورش کنی،اما چیزی ک چشیدی فقط ی مزه داره.

شایدم:
کسی ک لذت بودن رو چشیده سختتر بتونه جداشه از کسی ک درک نکرده اینو.



همینطوره که گفتی. کسی که نبوده و بعد هم نباشه درحقیقت از اون نوع هستش که همه ما درگیرش هستیم. همه ما خواهان زوج ایده آل خیال ها و رویاهامون هستیم. اما بعد که نیستش، چه زمانیه. اون موقع از همه چیز زده میشی. زمانی هستش که فهمیدی اون ایده آله محقق شدنی نیستش. حالا این واسه هر کس شدتش فرق داره. کسایی که درون گرا هستن بیشتر درگیر این ایده آله میشن. کسایی که برون گرا هستن واقع بین تر هستن و کمتر آسیب می بینن.
کسی که نبوده و بعد هم نیستش میتونه تبدیل به باری سنگین تر از توانایی تو بشه و یا تبدیل به فانوسی درخشان بشه که از پس هر وهم و مه و طوفانی دیده میشه.

اهووم.


امروز فکر میکردم خوشبخت کسیه ک بین قناعت و بلند طبعی تعادل برقرار کنه.

شاید این ایده الی ک میگی گاهی فرصت دیدن خیلی خوب ها،یا خوب هارو از عادم بگیره.

ولی سخته تعادل برقرار کردن.
اینکه بفهمی الان بار سنگینتره یا یه فانوس؟

پل های مدیسون کانتی رو خوندم اما فیلمش رو ندیدم متاسفانه.
درسته اگه هزار بار هم درست با همون شرایطی که داشتن با هم روبرو می شدن و همدیگرو می دیدن همون اتفاقی می افتاد که افتاد ولی اگه هم دیگه رو زودتر می دیدن نه! تو زمان نامناسبی همدیگه رو دیدن! خیلی دیر رسیدن به هم و حسرته برای همیشه باهاشون همراه شد!
سمت آبی آتش کتاب خوبیه؟!

می گم کامنتای آقا میثم و جوابات بهشون خودش یه پست جداگونه است!

میگن فیلمش قشنگه.


نخوندم خودم.
از تو کانال کتابفروشی دیدمش بنظرم جالب میاد.


:دی
همیشه اتفاقی ک تو صحبت با میثم میوفته
اینه ک باعث میشه من عمیق تر فکر کنم.
ی جورایی منو وادار میکنه به اینکار.همینه ک لذت میبرم از صحبت باهاش(هرچند فکر کنم خستش میکنم)

می گم این بیان گاهی آدمو گول میزنه!
مثلا شاید مدت ها بعد این پستتو می دیدم.
چون فقط آخرین پستی که گذاشتی رو به آدم خبر می ده! 

عاره برا منم پیش اومده.

با این حال خیلی خوبه ک خبر میکنه هم جوابا رو هم اپ شدنا رو

موافقم باهات ؛)

D:

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
«دیوانه بودن همیشه بد نیست
میتوانی دقیقا وسط نقطه ی انجماد بایستی
و سرت از فکری شیرین گرم سوختن باشد:)»

این طبع که من دارم با عقل نیامیزد....

آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان