دیوانه

خدا همیشه به دیوانه ها حواسش هست

بیابان در پیش

سطر های خیال را بالا و پایین میکنمچیزی کم است انگار...به اطراف جهان کوچکم نگاه میکنمو مثل سهراب به آمار زمین مشکوک میشومانگار کم دارد این هوا...اکسیژن...مرد...دوست....خیلی کم دارد!!زیادی خلوت شده کویر کوچکم...و نسیم زیر لب میخواند"کاروان رفت و تو در خواب و....."تو در خواب....تو در خواب....صالحه.ننقل قول نوشت:یار بار افتاده را در کاروان بگذاشتند...بی وفا یاران که بر بستند بار خویش را"سعدی"پ.ن:از شاعرانه های قاصر من به  دوست مجازی:)
۰ موافق ۰ مخالف
زیبا بود صالحه جانم...

ممنونم جانا

:(

کاروان روفت و تو در خواب.................................


+ عآلی بود عزیزم

هعی... مرسی عزیز جانم

قشنگ بود:)

ممنون جانا

کآروان رفتـــــ و تو در خوابـــــ و بیآبآن در پیش ...

خواننده خاموش؟؟؟ :) ممنون از حضورتون

مرد... دوست ... واقعن کمن
ایول

اهوووم:( مرسی

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
«دیوانه بودن همیشه بد نیست
میتوانی دقیقا وسط نقطه ی انجماد بایستی
و سرت از فکری شیرین گرم سوختن باشد:)»

این طبع که من دارم با عقل نیامیزد....

آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان