دیوانه

خدا همیشه به دیوانه ها حواسش هست

نه تو...

کاش میشد
 مثل "پسته خانوم" که یک شیشه ی کوچولو می اندازد توی گردنش
 و هر وقت دلش گرفت عطر هل بو میکشد؛
من هم یک شیشه بیندازم گردنم!!
و از لحظه هایی که توی شیشه جمعشان کردم بو بکشم!
همین اخر شب که توی ماشین بلند بلند زدی زیر خنده؛
شیشه ام را درآورم و یه عالمه از  بلند خنده ات جمع کنم.
یا وقتی که می گفتی:"خلِ دیوونه" 
زود صدایت را هل میدادم توی شیشه
و نگه دارم برای روز های مبادا 
که دیوانه بازی و گیج بازی درآوردم ، داشته باشم!
اصلا کاش میشد
 وقتی نگاهم میکردی و دستت را روی موهایم میکشیدی و میخندیدی
این تابلوی قشنگ را میزدم زیر بغلم و برای خودم نگه میداشتم!!!
دارم فکر میکنم
به روز های خرابی که نیستی...
به لحظه هایی که دلتنگت خواهم شد
به روز هایی که نه تابلوی نقاشی هست
نه شیشه ی کوچولویی توی گردنم
و نه تو...!






صالحه.ن
پ.ن:دلتنگ نوشت
۰ موافق ۰ مخالف
چه قشنگ

خیلی ممنون

پسته خاااااااانوم عزیزممممممممممم

میشناسی پسته خانومی رو؟

معلومه که امیدی هست من مطعنم شاعر خیلییییییییییییییی خوبی میشی چون خیلی با احساسی و وبت فوق العاده به جمع شاعرا میخوره

:دی سپاس واقعا لطف داری بانو

همه رویاهای ما میتواند به واقعیت تبدیل شود..
اگر جرات دنبال کردنشان را داشته باشیم..
♥♥♥♥♥
وب زیبایی داری.موفق باشی
www.tools.takgem.ir

ممنون

مرا هم ببر

باشه اگه منو برد توهم بیا

اللهم عجل لولیک الفرج

آمین

عزیزممممم
+
منم تو شیشه ات جا بدهههههه

:)) نموخام

گریه ام گرفت انقد قشنگ بود

عزیز دلم کی میای؟

عاقا دیگهههههههه
من ک جیک وجیک میکنم برات"منظورم به اون ک.... گفتنه"

ها؟ اون ک...گفتنه؟

حالا چی بازم تو شیشه ات جام نمیدی؟؟؟؟

ناچ این شیشه ی نداشته فقط مخصوص آن عزیز دل است

ان عزیز دل ورزشکاره توش جا نمیشه
"بوکس"
با حاج اقاتون موافقم :)
خیلیییی قشنگ
+
فضولی رو باز تحریک کردی!
فقط بگو مونثه؟ :دی

حاج عاغامون عجالتا باش ولی نه زیاد که غیرتی میشم (مرسی عزیزجان) ینی فقد نگرانی که مذکر نباشه مونث عست خیلی هم نزدیک خیلی هم اشنا خیلی هم شبیه من

ن عاخه میدونستم با سیده جانمان هسدی :))
فقط خاستم مطمئن شم

نه دیگه اشتباه حدس زدی با "سید جانتان" نبودم با دختر سید جانتان بودم که چن وخ دیگه میره...

الهیی
واقعن ؟؟
با ساجده جانمان هسدی؟ :)
+
عروسیشون کیییه؟
باور میکنی زیاد خوشحال شدم ؟ :)

عاری:) اردیبهشت... چهار اردیبهشت عزیزدلم ممنون مهربون لطف داری:)) امسال عید اخری بود ک پیشمون بود

عزیززم :)
غصه نداره ک ، سال دیگه هم انشالا با همسر جانش بعد تحویل سال میاد و بازم پیشتونه :)
و باز ایشالا دو سال بعد س نفری میان و تو در مقام خاله ای عیدی میدی ب عضو جدید :)
هوم ؟
+
ولی درکت میکنم واقعن
منم خیلیی ب غزال وابستم ،
دو روز رفت اعتکاف (تحصیلی) نگار میدونه چ کولی بازی ای در اوردم :دی

:)) من ب اون شدت وابسته نیستم ولی جای خالیش -وقتی بره-توذوق میزنه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
«دیوانه بودن همیشه بد نیست
میتوانی دقیقا وسط نقطه ی انجماد بایستی
و سرت از فکری شیرین گرم سوختن باشد:)»

این طبع که من دارم با عقل نیامیزد....

آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان