دیوانه

خدا همیشه به دیوانه ها حواسش هست

از چرخه‌ی معیوب تا پیشرفت

این کاربر این مدلیه که 

یک کاری داره بعد

همش میگه «یک موقعیت مناسب» انجامش میدم.

اون موقعیت مناسب انقدر نمی رسه که «مهلت»کار که «best time» باشه میگذره :/

بعد خودشو با «سرزنش» خفه میکنه.

و این چرخه رو تا کارهای آینده ادامه میده:)

 

 

 

پ.ن: این اعترافو ک نوشتم قلبم تیر کشید.

 

پ.ن۲:البته گاهی هم ازین الگوی سمی خارج میشه ک ستودنیه.

و جا داره بهش تبریک گفت!

مثلا امروز «صبح» من باید رنگ میزدم مامان ،

اگ کاری داره برم کمکش و فراموش کردم.در نتیجه بهترین زمانش گذشته!

بجاب سرزنش دم رفتن گفتم اگ کار دارید بمونم.

سری تکون داد که نمیدونم و فلان و حس کردم دوست دارن.

نتیجه اینکه یک ساعتی هست که نشستم و مهمونی نیومده😁

ولیی 

دقیقا پیشرفت دوم اینجاست.

من قبلا میشست به خودخوری که آی فلان کارم موند.

آی میتونستم بجای عبث نشستن چه اورانیوم ها غنی کنم‌.

و الان میدونم که این تایم ارزش ساختن رابطه است:))

 

پ.ن۳:با اینک سعی کردم با مورد بالا خودمو دلداری بدم ولی همچنان قلبم تیر میکشه😂😢

۲ موافق ۰ مخالف
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
«دیوانه بودن همیشه بد نیست
میتوانی دقیقا وسط نقطه ی انجماد بایستی
و سرت از فکری شیرین گرم سوختن باشد:)»

این طبع که من دارم با عقل نیامیزد....

آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان